shielding

/ˈʃiːldɪŋ//ˈʃiːldɪŋ/

معنی: استحفاظ
معانی دیگر: استحفاظ

جمله های نمونه

1. Shielding his eyes from the bright light, he looked far out to sea to watch for the ship's arrival.
[ترجمه گوگل]او در حالی که چشمانش را از نور درخشان محافظت می کرد، به دریا نگاه کرد تا منتظر رسیدن کشتی باشد
[ترجمه ترگمان]چشمانش را از نور روشن رها کرد و به سمت دریا به سمت دریا نگاه کرد تا به آمدن کشتی نگاه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Your son suffers from your excessive shielding.
[ترجمه گوگل]پسر شما از محافظ بیش از حد شما رنج می برد
[ترجمه ترگمان]پسرت از حفاظت بیش از حد تو رنج میبره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He held up his hands, shielding his eyes from the sun.
[ترجمه گوگل]دستانش را بالا گرفت و چشمانش را از آفتاب محافظت کرد
[ترجمه ترگمان]دستانش را بالا گرفت و از خورشید چشم دوخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Police believe that somebody is shielding the killer.
[ترجمه گوگل]پلیس معتقد است که شخصی از قاتل محافظت می کند
[ترجمه ترگمان]پلیس بر این باور است که یک نفر از قاتل محافظت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Shielding his eyes against the dust and heat with an upraised arm, he limped back to the corner and peered round.
[ترجمه گوگل]چشمانش را در برابر گرد و غبار و گرما با بازویی برافراشته محافظت کرد، لنگان به گوشه برگشت و به اطراف نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]با سر بلند به گرد و خاک و گرما نگاه کرد و لنگ لنگان به گوشه اتاق رفت و به اطراف نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Lunar dirt can easily be used as radiation shielding, and metals can be made as a byproduct of oxygen production.
[ترجمه گوگل]خاک ماه را می توان به راحتی به عنوان محافظ تشعشع استفاده کرد و فلزات را می توان به عنوان محصول جانبی تولید اکسیژن ساخت
[ترجمه ترگمان]خاک به راحتی می تواند به عنوان سپر پوششی مورد استفاده قرار گیرد و فلزات را می توان محصول جانبی تولید اکسیژن ساخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Wind shielding: the burner unit sits inside an all-around windshield offering good protection against moderate breezes.
[ترجمه گوگل]محافظت در برابر باد: واحد مشعل در داخل یک شیشه جلوی همه جانبه قرار می گیرد که محافظت خوبی در برابر نسیم معتدل ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]حفاظت باد: قسمت مشعل در داخل یک شیشه جلو جلوی اتومبیل قرار می گیرد و حفاظت خوبی در برابر نسیم ملایم ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Stella tiptoed from the proscenium arch, shielding her eyes from the glare of the footlights.
[ترجمه گوگل]استلا نوک پا را از طاق جلو انداخت و چشمانش را از تابش خیره کننده چراغ های پا محافظت کرد
[ترجمه ترگمان]استلا با نوک پنجه از روی پل جلو آمد و چشم هایش را از نور چراغ های جلوی آن پنهان کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. With him still carefully shielding his female companion with a large umbrella, they moved off toward the hotel entrance.
[ترجمه گوگل]در حالی که او هنوز با یک چتر بزرگ از همراه زنش محافظت می کرد، به سمت ورودی هتل حرکت کردند
[ترجمه ترگمان]همراه او هنوز با احتیاط و با احتیاط، همراه با یک چتر بزرگ، همراه با یک چتر بزرگ، به طرف ورودی هتل حرکت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Substantially smaller amounts of shielding will undoubtedly admit much larger fluxes of harmful radiation.
[ترجمه گوگل]مقادیر بسیار کوچکتر محافظ بدون شک شارهای بسیار بزرگتری از تشعشعات مضر را می پذیرد
[ترجمه ترگمان]مقادیر کوچک تر حفاظتی بدون شک، مقادیر بسیار بزرگتری از تشعشع مضر را تصدیق خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The company is intent upon shielding them from the prying eyes of reporters.
[ترجمه گوگل]این شرکت قصد دارد از آنها در برابر چشمان کنجکاو خبرنگاران محافظت کند
[ترجمه ترگمان]این شرکت قصد دارد آن ها را از چشمان تیزبین خبرنگاران در امان نگه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Local doses are often underestimated and plexiglass shielding converts some energy into penetrating gamma radiation.
[ترجمه گوگل]دوزهای موضعی اغلب دست کم گرفته می شوند و محافظ پلکسی، مقداری انرژی را به تشعشعات گامای نافذ تبدیل می کند
[ترجمه ترگمان]دوزهای محلی اغلب دست کم گرفته می شوند و شیشه plexiglass برخی از انرژی را در نفوذ به اشعه گاما احیا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Down Commercial Street came two others, shielding their faces from the newspaper camera men with fur muffs and boas.
[ترجمه گوگل]دو نفر دیگر به پایین خیابان تجاری آمدند و چهره‌شان را در برابر دوربین‌های روزنامه‌نگار با ماف‌های خز و بوآ محافظت کردند
[ترجمه ترگمان]خیابان تجارتی، دو نفر دیگر را دید که چهره خود را از دوربین روزنامه با muffs و boas پنهان کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. As noted earlier, water is the most useful shielding material against cosmic rays and solar protons.
[ترجمه گوگل]همانطور که قبلا ذکر شد، آب مفیدترین ماده محافظ در برابر پرتوهای کیهانی و پروتون های خورشیدی است
[ترجمه ترگمان]همان طور که قبلا اشاره شد، آب موثرترین ماده حفاظتی در برابر اشعه های کیهانی و پروتون ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

استحفاظ (اسم)
shielding

تخصصی

[کامپیوتر] استحفاظ
[برق و الکترونیک] حفاظت پوشش ی محفظه رسانایی که عبور تداخل بسامد -رادیویی (RFI) ،تخلیه الکتروستاتیک (ESD) یا میدانهای مغناطیسی را سد می کند. RFI و ESD را می توان با پرده فلزی ،ورق فلزی سوراخ دار یاورقه فلزی سد کرد ،میدانهای مغناطیسی را باید با ورقه های مومتال سد کرد.
[پلیمر] پوشیدگی، سپر شدن

پیشنهاد کاربران

مهندسی هسته ای :حفاظ سازی
shielding ( فیزیک )
واژه مصوب: سپرگذاری
تعریف: کاهش دادن تابش های هسته ای در عبور از ناحیه ای به ناحیۀ دیگر با استفاده از سپر/ حفاظ|||متـ . حفاظ گذاری
سپر محافظ

بپرس