shellacking

/ʃəˈlækɪŋ//ʃəˈlækɪŋ/

(امریکا - خودمانی)، کتک حسابی، شلاق زنی، شکست ننگ اور ومفتضحانه

جمله های نمونه

1. We gave their team a real shellacking.
[ترجمه گوگل]ما به تیم آنها یک شلیک واقعی دادیم
[ترجمه ترگمان]ما به تیم اونا یه \"shellacking\" واقعی دادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They point at their shoulders and hands, shellacked with sunblock.
[ترجمه گوگل]آنها به شانه‌ها و دست‌هایشان اشاره می‌کنند که با ضدآفتاب پوشیده شده‌اند
[ترجمه ترگمان]به شانه و دست ها اشاره می کنند و کرم ضد آفتاب می زنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Shellac records were simply too fragile to be posted; so the special circumstances of war justified the first vinyl records.
[ترجمه گوگل]سوابق Shellac به سادگی بیش از حد شکننده بودند که نمی‌توانستند پست شوند بنابراین شرایط خاص جنگ اولین رکوردهای وینیل را توجیه کرد
[ترجمه ترگمان]سوابق shellac خیلی شکننده بودند تا پست شوند؛ بنابراین شرایط خاص جنگ اولین رکورد vinyl را توجیه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This is particularly so with Sennelier ink, which has a binder of acrylic, resins and shellac which dries hard.
[ترجمه گوگل]این امر به ویژه در مورد جوهر Sennelier که دارای چسب اکریلیک، رزین و شلاک است که به سختی خشک می شود، صادق است
[ترجمه ترگمان]این موضوع به خصوص با جوهر Sennelier که مایه acrylic، resins و shellac است که خشک و خشک می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. What was needed here was a transparent finish, and it is possible to achieve that with clear shellac.
[ترجمه گوگل]آنچه در اینجا مورد نیاز بود، یک روکش شفاف بود، و رسیدن به آن با شلاک شفاف امکان پذیر است
[ترجمه ترگمان]آنچه در اینجا مورد نیاز بود یک پایان شفاف بود و دستیابی به آن با قابلیت اطمینان کامل امکان پذیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. None of these unbreakable records succeeded in displacing shellac.
[ترجمه گوگل]هیچ یک از این رکوردهای شکست ناپذیر موفق به جابجایی شلاک نشدند
[ترجمه ترگمان]هیچ یک از این مدارک غیرقابل شکستن موفق نشده بود که displacing را shellac
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. So we went for a shellac finish.
[ترجمه گوگل]بنابراین ما به دنبال یک روکش شلاک رفتیم
[ترجمه ترگمان]برای این بود که a را تمام کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Now I have used transparent shellac for many jobs in the past.
[ترجمه گوگل]اکنون در گذشته از شلاک شفاف برای بسیاری از مشاغل استفاده کرده ام
[ترجمه ترگمان]اکنون من از shellac شفاف برای بسیاری از مشاغل در گذشته استفاده کرده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. With the shellac the colour was all there and more.
[ترجمه گوگل]با شلاک رنگ همه چیز وجود داشت و بیشتر بود
[ترجمه ترگمان]پس از آن، رنگ آن همه جا خورده بود و همه چیز بیشتر و بیشتر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Conventional shellac records were very brittle; only a few ounces of shear stress would crack them in half.
[ترجمه گوگل]سوابق معمولی شلاک بسیار شکننده بودند تنها چند اونس تنش برشی آنها را به نصف می شکند
[ترجمه ترگمان]سوابق متداول shellac بسیار شکننده بودند؛ تنها چند اونس از تنش برشی آن ها را به نصف کاهش می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. But it took a good beating, a shellacking as he called it, at the polls and is now looking ahead to his re-election.
[ترجمه گوگل]اما در پای صندوق‌های رای، به قول خودش، کوبنده‌ای بود و اکنون منتظر انتخاب مجدد خود است
[ترجمه ترگمان]اما این کار یک شکست خوب به همراه داشت، همانطور که او آن را در نظرسنجی ها خواند و اکنون به دنبال انتخاب مجدد خود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The fact that the trip comes so soon after a "shellacking" in the mid-term elections makes it even more important.
[ترجمه گوگل]این واقعیت که این سفر خیلی زود پس از یک "شلیک" در انتخابات میان دوره ای انجام می شود، اهمیت آن را بیشتر می کند
[ترجمه ترگمان]این واقعیت که سفر به این زودی پس از \"shellacking\" در انتخابات میان دوره ای اتفاق می افتد، این موضوع را مهم تر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A "chastened" Obama promised compromise, but he viewed the "shellacking" as voter impatience with process more than with policy.
[ترجمه گوگل]یک اوباما "تنبیه شده" وعده سازش را داد، اما "شلیک کردن" را بیشتر به عنوان بی صبری رای دهندگان نسبت به روند تا سیاست تلقی کرد
[ترجمه ترگمان]اوباما \"chastened\" قول سازش داد، اما او \"shellacking\" را به عنوان ناشکیبایی رای دهنده با فرآیند بیش از سیاست نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Mr. Obama termed that election, a shellacking.
[ترجمه گوگل]آقای اوباما آن انتخابات را یک بمباران نامید
[ترجمه ترگمان]آقای اوباما آن انتخابات را یک shellacking نامید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• major defeat, rout; beating, thrashing

پیشنهاد کاربران

بپرس