shell shocked
انگلیسی به انگلیسی
if you feel shell-shocked, you feel very tired and under stress because of something you have just experienced; an informal use.
پیشنهاد کاربران
موج گرفتگی: اصطلاحی است که حین جنگ جهانی اول، توسط پزشک و روان شناس بریتانیایی، چارلز ساموئل مایرز، برای توصیف نوعی اختلال استرس پس از سانحه که بسیاری از سربازان در طول جنگ به آن مبتلا شده بودند ( قبل از PTSD ) ابداع شد. ترجمه حرف به حرف این عبارت، �شوک پوکه گلوله توپ� است؛ اما مقصود این اصطلاح، توصیف نوع خاصی از اختلال اضطراب پس از سانحه بوده است که در طول جنگ جهانی اول، در بسیاری از سربازان درگیر جنگ، مشاهده شده بود.
... [مشاهده متن کامل]
موج گرفتگی، واکنشی است به یک وضعیت بحرانی مانند بمباران یا درگیری شدید که باعث درماندگی می شود و به شکل های مختلف از جمله وحشت و ترس، فرار، یا ناتوانی در استدلال، خواب، راه رفتن یا صحبت کردن ظاهر می شود.
... [مشاهده متن کامل]
موج گرفتگی، واکنشی است به یک وضعیت بحرانی مانند بمباران یا درگیری شدید که باعث درماندگی می شود و به شکل های مختلف از جمله وحشت و ترس، فرار، یا ناتوانی در استدلال، خواب، راه رفتن یا صحبت کردن ظاهر می شود.
{در گذشته}دچار روان رنجوری جنگ یا حادثه
{غیررسمی} مات و مبهوت، متحیر ، گیج
به نقل از فرهنگ پویا
{غیررسمی} مات و مبهوت، متحیر ، گیج
به نقل از فرهنگ پویا
در ابتدا برای توصیف تأثیر روانی جنگ بر سربازان استفاده می شد، اکنون به هر کسی اطلاق می شود که از یک موقعیت یا رویداد به شدت شوکه یا آسیب دیده باشد.
... [مشاهده متن کامل]
مثال ها؛

مثل چوب خشکم زده بود
فردی که در پی یک رویداد ناخوشایند و غیرمنتظره بسیار ترسیده و عصبی شده به ویژه به خاطر موج انفجار در جنگ
حیرت زده؛ سر در گم؛ کسی که مخش گوزیده! ( در اثر یک تجربه یا خبر تلخ ناگهانی )
They were shell - shocked by the news
موجی، شخصی که دچار اختلالات ناشی از جنگ میباشد.
همون سربازایی که تو جنگاز شدت انفجار اسیب روانی میبینن. موجی
سربازان جنگ که دچار آسیب روحی شده اند.