1. a shelf book
تاقچه ی کتاب
2. a shelf crammed with books
تاقچه ای پر از کتاب
3. continental shelf
فلات قاره،دریا شیب
4. the shelf is two meters long and half a meter deep
تاقچه دو متر درازا و نیم متر پهنا دارد.
5. the shelf was full of goodies
تاقچه پر از خوردنی های لذیذ بود.
6. a wooden shelf with five hooks on the downside
طاقچه ی چوبی با پنج قلاب در زیر آن
7. the bottom shelf
تاقچه ی زیرین
8. the topmost shelf
بالاترین تاقچه
9. the wooden shelf was fixed on the wall with two iron brackets
تاقچه ی چوبی با دو بازوی آهنی به دیوار وصل شده بود.
10. the wooden shelf will not hold if you put more weight on it
اگر وزن بیشتری روی آن بگذاری،تاقچه ی چوبی استحکام آن را نخواهد داشت.
11. on the shelf
بی مصرف،کنار گذاشته،ناکارا،فاقد کارآرایی،به دردنخور
12. a thin wooden shelf sags easily
تاقچه ی چوبی نازک زود شکم می دهد.
13. meat has a short shelf life
(در فروشگاه ها) گوشت زود فاسد می شود.
14. pomegranates have a longer shelf life than cucumbers
پایایی انار از خیار بیشتر است.
15. six long screws hold the shelf in position
شش پیچ بلند تاقچه را (در جای خود) نگه می دارند.
16. the clock stood on the shelf
ساعت روی تاقچه قرار داشت.
17. we put up a wooden shelf on the wall
یک تاقچه ی چوبی به دیوار زدیم.
18. i removed a book from the shelf
کتابی را از تاقچه برداشتم.
19. i took the book off the shelf
کتاب را از تاقچه برداشتم.
20. lift the box down from the shelf
جعبه را از تاقچه بلند کن و بگذار زمین.
21. she banged her head against the shelf
سرش محکم به طاقچه خورد.
22. she reached a cup from the shelf
از تاقچه یک فنجان برداشت.
23. she restored the book to the shelf
کتاب را سرجایش در تاقچه قرار داد.
24. to disturb the books on a shelf
کتاب های روی تاقچه را درهم ریختن
25. we arranged the books on the shelf
کتاب ها را روی تاقچه چیدیم.
26. she ranked her dolls carefully on the shelf
عروسک هایش را با دقت روی تاقچه چید.
27. there is not enough space on the shelf for all my books
در تاقچه جای کافی برای همه ی کتاب های من نیست.
28. he reached for the book on the top shelf
دستش را به سوی کتاب در تاقچه ی فوقانی دراز کرد.
29. to display glass dolls, they had pigeonholed the shelf
تاقچه را برای به نمایش گذاشتن عروسک های شیشه ای خانه خانه کرده بودند.
30. with one spring, the cat got on the shelf
گربه با یک جهش روی تاقچه قرار گرفت.
31. i bumped my head on the edge of the shelf again!
دوباره سرم به لب تاقچه خورد!
32. she chose the old picture as an adornment for the shelf
عکس قدیمی را برای زینت طاقچه انتخاب کرد.
33. this vase is the exact fellow of the one on the shelf
این گلدان جفت کامل آن گلدانی است که در تاقچه قرار دارد.
34. older people should not be made to feel they are on the shelf
نباید کاری کرد که اشخاص مسن تر احساس کنند که بی مصرف هستند.