1. The shekel traded at 1230 to the dollar on Friday, compared to 1210 to the dollar Thursday.
[ترجمه گوگل]هر دلار در روز جمعه به قیمت 1230 در مقایسه با روز پنجشنبه 1210 به ازای هر دلار معامله شد
[ترجمه ترگمان]شکل در برابر دلار در روز جمعه با قیمت برابر با دلار در روز جمعه به دلار معامله کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The shekel does not trade on Sunday.
[ترجمه گوگل]شیکل در روز یکشنبه معامله نمی شود
[ترجمه ترگمان]شکل روز یکشنبه تجارت نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Some 79 million shekels, or $ 2 million, of shares traded.
[ترجمه گوگل]حدود 79 میلیون شیکل یا 2 میلیون دلار از سهام معامله شد
[ترجمه ترگمان]حدود ۷۹ میلیون شکل (۲ میلیون دلار)و یا ۲ میلیون دلار معامله شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Mighty princes can afford to pay four hundred shekels for a cave and a field.
[ترجمه گوگل]شاهزادگان توانا می توانند چهارصد مثقال برای غار و مزرعه بپردازند
[ترجمه ترگمان]شاهزادگان بزرگ می توانند برای یک غار و یک زمین برای چهار هزار روبل پول بدهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The value of the shekel was allowed to shift by percent above or below the new median rate.
[ترجمه گوگل]ارزش مثقال اجازه داده شد تا درصدی بالاتر یا پایین تر از نرخ متوسط جدید تغییر کند
[ترجمه ترگمان]مقدار شکل برای تغییر تا درصد بالاتر یا پایین تر از نرخ میانه جدید مجاز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Cahn made a few shekels on the deal.
[ترجمه گوگل]کان در این معامله چند شیکل به دست آورد
[ترجمه ترگمان]Cahn چند هفته ای میشه که باهاشون معامله کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. So a seah of flour sold for a shekel, and two seahs of barley sold for a shekel, as the Lord had said.
[ترجمه گوگل]پس همانطور که خداوند فرموده بود، یک دریای آرد به یک مثقال و دو دریای جو به یک مثقال فروخته شد
[ترجمه ترگمان]پس از آن مقداری آرد به شکل یک شکل به فروش رفت و دو تکه جو جو به شکل یک شکل به فروش رسید، همان طور که خداوند گفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. So how much would a shekel be worth today?
[ترجمه گوگل]پس امروز یک مثقال چقدر می ارزد؟
[ترجمه ترگمان]بنابراین چند شکل ارزش امروز چقدر خواهد بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I've have the quarter of a shekel silver, that you could give him.
[ترجمه گوگل]من یک چهارم مثقال نقره دارم که می توانید به او بدهید
[ترجمه ترگمان]من یک چهارم نقره shekel دارم که تو می تونی بهش بدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Power costs around half a shekel, or 15 cents, a kilowatt-hour and feed-in tariffs have recently dipped below 2 shekels.
[ترجمه گوگل]هزینه برق حدود نیم مثقال یا 15 سنت، یک کیلووات ساعت و تعرفه های خوراک اخیراً به زیر 2 مثقال کاهش یافته است
[ترجمه ترگمان]قیمت برق حدود نصف شکل، یا ۱۵ سنت، یک کیلووات ساعت و تعرفه های مربوط به تغذیه، اخیرا زیر ۲ شکل (۲ شکل)کاهش پیدا کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He gave Samuel thequarter shekel of silver, but Samuel refused to take it.
[ترجمه گوگل]او به ساموئل مثقال نقره داد، اما ساموئل از گرفتن آن امتناع کرد
[ترجمه ترگمان]او به ساموئل thequarter شکل نقره داد، اما ساموئل از قبول آن امتناع ورزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. This half shekel is an offering to the Lord.
[ترجمه گوگل]این نیم مثقال هدیه ای برای خداوند است
[ترجمه ترگمان] این نیمه \"shekel\" یه پیشنهاد به خداست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. What's a shekel worth today?
14. Ephron has told him the land is worth four hundred shekels.
[ترجمه گوگل]افرون به او گفته است که ارزش زمین چهارصد مثقال است
[ترجمه ترگمان]Ephron به او گفته که این سرزمین به قیمت چهارصد روبل می ارزد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The silver has to be weighed out, all four hundred shekels of it, and indeed it is.
[ترجمه گوگل]هر چهارصد مثقال نقره باید سنجیده شود و در واقع همینطور است
[ترجمه ترگمان]این نقره باید هر چهار صد روبلی از آن را پر کند و در حقیقت هم همین طور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید