1. sheets marked by crosses
کاغذهایی که نشان صلیب داشتند
2. aluminium sheets are riveted to the frame of an airplane's wing
صفحه های آلومینیمی به چهارچوب بال هواپیما پرچ میخ شده اند.
3. loose sheets
صفحات جدا (به هم الصاق نشده)
4. metal sheets for auto skins
صفحه های فلزی برای دیواره ی خارجی اتومبیل
5. the sheets on the line bellied out in the wind
ملافه های روی رجه در باد،شکم داده بودند.
6. two sheets of pink paper
دو برگ کاغذ صورتی رنگ
7. to solder sheets of metal together
ورق های فلزی را به هم لحیم کردن
8. to stretch sheets of paper to dry
صفحات کاغذ را برای خشک شدن پهن کردن (گستردن)
9. clip the printed sheets together!
ورق های چاپ شده را به هم گیره کن !
10. i wash the sheets once a week
هفته ای یک بار ملافه ها را می شویم.
11. letters written on double sheets of stationary
نامه هایی که روی کاغذ تا شده نوشته شده بود
12. this machine clamps together sheets of cardboard
این دستگاه صفحات مقوا را به هم بست می زند.
13. tar is used to laminate sheets of brown paper
برای چند لا کردن کاغذ قهوه ای از قیر استفاده می شود.
14. the frame of an airplane on which are rivetted sheets of aluminium
چهارچوب هواپیما که روی آن صفحات آلومینیمی پیچ شده است