1. Here there is a sheepfold with a stream disappearing into a fissure alongside its northern end.
[ترجمه گوگل]در اینجا یک گوسفندسرا وجود دارد که یک نهر در کنار انتهای شمالی آن در شکاف ناپدید می شود
[ترجمه ترگمان]در اینجا یک sheepfold با جریان ناپدید شده در شکاف در امتداد شمالی آن وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در اینجا یک sheepfold با جریان ناپدید شده در شکاف در امتداد شمالی آن وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The litter in the sheepfold bedded down.
[ترجمه گوگل]آشغال در گوسفندسرا ریخته شد
[ترجمه ترگمان]در آغل گوسفند جای گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در آغل گوسفند جای گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. By evening we return to the sheepfold.
[ترجمه گوگل]تا غروب به آستان گوسفندان برمی گردیم
[ترجمه ترگمان]هنگام غروب به آغل گوسفندان بازمی گردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هنگام غروب به آغل گوسفندان بازمی گردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He sees his sheepfold abandoned, his shepherd's staff disappears, his sacred cup falls off its peg.
[ترجمه گوگل]گوسفندش را رها میبیند، عصای شبانش ناپدید میشود، جام مقدسش از میخش میافتد
[ترجمه ترگمان]He را رها می کند، چوب shepherd ناپدید می شود، جام مقدس او ناپدید می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]He را رها می کند، چوب shepherd ناپدید می شود، جام مقدس او ناپدید می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He even calls himself the gate of the sheepfold. But it's the shepherd's love for his sheep that stands out in this passage.
[ترجمه گوگل]او حتی خود را دروازه گوسفندان می نامد اما این عشق چوپان به گوسفندان است که در این قسمت برجسته است
[ترجمه ترگمان]حتی خود را دروازه آغل گوسفند صدا می کند اما این عشق چوپان است که در این راهرو می ایستد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حتی خود را دروازه آغل گوسفند صدا می کند اما این عشق چوپان است که در این راهرو می ایستد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. A good saying is "it's very late to mend the sheepfold after a sheep is lost". It's very important for an intelligent sport organization to know a good preparation.
[ترجمه گوگل]یک ضرب المثل خوب این است که "بعد از گم شدن گوسفند، برای تعمیر آستان بسیار دیر است" برای یک سازمان ورزشی هوشمند بسیار مهم است که یک آمادگی خوب را بداند
[ترجمه ترگمان]یک ضرب المثل خوب این است: \"تعمیر the بعد از گم شده بودن یک گوسفند بسیار دیر است\" برای یک سازمان ورزشی هوشمند بسیار مهم است که آمادگی خوبی داشته باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک ضرب المثل خوب این است: \"تعمیر the بعد از گم شده بودن یک گوسفند بسیار دیر است\" برای یک سازمان ورزشی هوشمند بسیار مهم است که آمادگی خوبی داشته باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. I go immediately to find it and bring it back to the sheepfold.
[ترجمه گوگل]فوراً می روم تا آن را پیدا کنم و به آستان گوسفندان برگردانم
[ترجمه ترگمان]فوری می روم تا آن را پیدا کنم و به آغل گوسفندان برگردانم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فوری می روم تا آن را پیدا کنم و به آغل گوسفندان برگردانم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. She found an old milking stool that had been discarded, and she placed the stool in the sheepfold next to Wilbur's pen.
[ترجمه گوگل]او یک مدفوع شیردوشی قدیمی را پیدا کرد که دور انداخته شده بود، و مدفوع را در آغل گوسفندان کنار آغل ویلبر گذاشت
[ترجمه ترگمان]یک چهارپایه بزرگ شیر دار پیدا کرد که کنار گذاشته شده بود، و او چهارپایه را کنار خودکار (ویلبر)کنار خودکار (ویلبر)قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک چهارپایه بزرگ شیر دار پیدا کرد که کنار گذاشته شده بود، و او چهارپایه را کنار خودکار (ویلبر)کنار خودکار (ویلبر)قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Verily, verily, I say unto you, He that entereth not by the door into the sheepfold, but climbeth up some other way, the same is a thief and a robber.
[ترجمه گوگل]همانا، به راستی، به شما می گویم، کسی که از در به آستان گوسفندان وارد نمی شود، بلکه از راه دیگری بالا می رود، دزد و دزد است
[ترجمه ترگمان]بر استی بر استی من به شما می گویم که او در آغل گوسفند نه در آغل گوسفند است بلکه به طور دیگری هم دزد است و هم دزد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بر استی بر استی من به شما می گویم که او در آغل گوسفند نه در آغل گوسفند است بلکه به طور دیگری هم دزد است و هم دزد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He mentioned this to the goose, who was sitting quietly in a corner of the sheepfold.
[ترجمه گوگل]این را به غازی که آرام در گوشه گوسفندان نشسته بود یادآور شد
[ترجمه ترگمان]او این موضوع را به غاز که در گوشه ای از آغل گوسفندان نشسته بود، گفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او این موضوع را به غاز که در گوشه ای از آغل گوسفندان نشسته بود، گفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Would you please help me get the sheep within the sheepfold?
[ترجمه گوگل]لطفاً به من کمک کنید گوسفندها را در آستان گوسفندان بیاورم؟
[ترجمه ترگمان]لطفا به من کمک کنید که در آغل گوسفند بروم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]لطفا به من کمک کنید که در آغل گوسفند بروم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Once upon a time, there was a shepherd who kept some sheep. He herded them outside in daytime; at night, he drived them in the sheepfold which was inclosed by hays and pegs etc.
[ترجمه گوگل]روزی روزگاری، چوپانی بود که چند گوسفند نگهداری می کرد او آنها را در روز بیرون می برد در شب آنها را در گوسفندخانه ای که با یونجه و میخ و غیره محصور شده بود راند
[ترجمه ترگمان]روزگاری چوپان بود که مقداری گوسفند را نگه می داشت شب ها آن ها را بیرون می برد و شب ها در آغل گوسفندان دراز کشیده بود،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]روزگاری چوپان بود که مقداری گوسفند را نگه می داشت شب ها آن ها را بیرون می برد و شب ها در آغل گوسفندان دراز کشیده بود،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Don't trust a goat with the kitchen garden, or a wolf with sheepfold.
[ترجمه گوگل]به یک بز با باغچه آشپزخانه و نه به گرگ با آستان گوسفند اعتماد نکنید
[ترجمه ترگمان]به یک بز با باغ آشپزخانه یا یک گرگ در آغل گوسفند اعتماد نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به یک بز با باغ آشپزخانه یا یک گرگ در آغل گوسفند اعتماد نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Only think of a man in this new world, in his log cabin, in the midst of a corn and potato patch, with a sheepfold on one side, talking about money being hard!
[ترجمه گوگل]فقط به مردی فکر کن در این دنیای جدید، در کلبه چوبی اش، در میان یک تکه ذرت و سیب زمینی، با یک گوسفند در یک طرف، از سخت بودن پول صحبت می کند!
[ترجمه ترگمان]فقط فکرش را بکنید که در این دنیای تازه، در کلبه چوبی، در میان یک تکه ذرت و سیب زمینی، در یک طرف یک آغل گوسفند، در یک طرف، درباره پول حرف می زنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فقط فکرش را بکنید که در این دنیای تازه، در کلبه چوبی، در میان یک تکه ذرت و سیب زمینی، در یک طرف یک آغل گوسفند، در یک طرف، درباره پول حرف می زنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید