1. sheep and goats roamed the meadows
گوسفندان و بزها در مرغزارها می گشتند.
2. sheep are naturally meek animals
گوسفند طبیعتا حیوانی بی آزار است.
3. sheep were grazing in green pastures
گوسپندان در چراگاه های سبز می چریدند.
4. sheep wool
پشم گوسفند
5. a sheep dip
تانک گندزدایی گوسفند
6. a sheep of three shears
گوسفند سه ساله (سه بار پشم چین شده)
7. shorn sheep
گوسفند پشم زده
8. utility sheep
گوسفند شیرده و پشم ده (که از پشم آن نیز استفاده می شود)
9. woolly sheep
گوسفند(ان) پر پشم
10. a rough sheep
یک گوسفند زبر و پشمالو
11. a stray sheep
گوسفند گم شده
12. herds of sheep
گله های گوسفند
13. separate the sheep from the goats
آدم های خوب را از بدها مجزا کردن یا تمیز دادن
14. a drove of sheep on the dodge city road to city-sioux
گله ی گوسفند در راه داج سیتی به سو سیتی
15. a flock of sheep
گله ی گوسفند
16. passengers huddled like sheep in the bus
در اتوبوس مسافرها مانند گوسفند درهم چپیده بودند.
17. she stepped on sheep dirt
او روی کثافت گوسفند پا گذاشت.
18. the slaughter of sheep for a feast
ذبح گوسفند برای یک مهمانی
19. they crowded the sheep into the pen
گوسفندان را به آغل راندند.
20. they knew his sheep by the mark on their ears
آنها گوسفندهای او را از روی بریدگی گوششان می شناختند.
21. to poll a sheep
پشم گوسفند را چیدن
22. wolves worried the sheep
گرگ ها گوسفند را پاره پاره کردند.
23. a restless rout of sheep
یک گله گوسفند بی قرار
24. here they kill the sheep and freeze the meat
در اینجا گوسفندها را ذبح می کنند و گوشت آنها را منجمد می کند.
25. she first corralled the sheep and then milked the cows
اول گوسفندها را جا کرد و سپس گاوها را دوشید.
26. the butcher hung the sheep carcass from a hook
قصاب لاشه ی گوسفند را به قلاب آویخت.
27. the fleece of this sheep is very soft
پشم این گوسفند خیلی نرم است.
28. they shear two thousand sheep per day
هر روز دوهزار گوسفند را پشم چینی می کنند.
29. this ship carries live sheep from australia to iran
این کشتی گوسفند زنده از استرالیا به ایران حمل می کند.
30. dogs are trained to herd sheep
به سگ ها آموزش می دهند که گله ی گوسفند را هدایت کنند.
31. he singled out a fat sheep
یک گوسفند چاق سوا کردن
32. the cows lowed and the sheep bleated
گاوها ماغ می کشیدند و گوسفندان بع بع می کردند.
33. . . . would be cruelty to the sheep
. . . ستمکاری بود بر گوسفندان
34. in their camp area they butchered two sheep each day
در خیمه سرای آنها روزی دو گوسفند ذبح می کردند.
35. this plant grows quickly and makes excellent pasture for sheep
این گیاه زود رشد می کند و برای گوسفند چرامین بسیار خوبی است.