shed blood

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to kill, or to wound someone by violence so as to cause bleeding.
مشابه: kill, wound

جمله های نمونه

1. Atone for death by death. Shed blood for old blood shed.
[ترجمه گوگل]کفاره مرگ با مرگ خون ریخته شده برای خون پیر
[ترجمه ترگمان]مرگ با مرگ به خاطر مرگ یه عالمه خون واسه خون کهنه ریخته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In ligustrazine group the shed blood was salvaged from the operative field into a collection reservoir to which ligustrazine was added with the final concentration of 5 % .
[ترجمه گوگل]در گروه ليگوسترازين خون ريخته شده از محل عمل به مخزن جمع آوري شد كه ليگوسترازين با غلظت نهايي 5 % به آن اضافه شد
[ترجمه ترگمان]در گروه ligustrazine خون ریخته شده از میدان فعال به مخزن جمع آوری داده شد که ligustrazine با غلظت نهایی ۵ % اضافه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Rom. 3:15 Swift are their feet to shed blood.
[ترجمه گوگل]رام 3:15 پاهای آنها برای ریختن خون تند است
[ترجمه ترگمان]Rom ۳: ۱۵ \"سویفت\" پاهای خود را برای ریختن خون آماده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Conclusions Reinfusion of autologous shed blood is a safe and effective to decrease the use of allogenic blood and avoid the complications of its transfusion.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری انفوزیون مجدد خون ریخته شده اتولوگ برای کاهش مصرف خون آلوژنیک و جلوگیری از عوارض ناشی از تزریق آن روشی ایمن و موثر است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری Reinfusion خون ریخته شده برای کاهش استفاده از خون allogenic موثر و موثر است و از پیچیدگی های انتقال خون جلوگیری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He was a hot-headed warrior, always too quick to shed blood.
[ترجمه گوگل]او یک جنگجوی سر گرم بود و همیشه خیلی سریع خون ریخت
[ترجمه ترگمان]او یک جنگجوی آتشین بود، همیشه خیلی سریع بود که خون بریزد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Objective To evaluate the results of reinfusion of autologous shed blood after joint replacement.
[ترجمه گوگل]هدف: ارزیابی نتایج تزریق مجدد خون ریخته شده اتولوگ پس از تعویض مفصل
[ترجمه ترگمان]هدف ارزیابی نتایج of خون ریخته شده پس از جایگزینی مشترک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The sinfulness of man and salvation only by grace through faith in the shed blood of Christ.
[ترجمه گوگل]گناه انسان و نجات تنها از طریق فیض از طریق ایمان به خون ریخته شده مسیح
[ترجمه ترگمان]روح انسان و رستگاری فقط با ایمان در پناه دادن به خون مسیح وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Foam of a lot of flesh was poured out of again after I dreamed of my nose to shed blood, very horrible, I have rhinitis, what can you represent?Beg ace oneiromancy !
[ترجمه گوگل]بعد از اینکه خواب دیدم بینی ام خون می ریزد دوباره کف گوشت زیادی از آن بیرون ریخته شد، خیلی وحشتناک، رینیت دارم، شما چه چیزی را می توانید معرفی کنید؟ بگ ace oneiromancy !
[ترجمه ترگمان]بعد از این که خواب دیدم دماغم به خون ریخته، کف زیادی از گوشت سرازیر شده بود، خیلی وحشتناک بود، چه چیزی را به تو نشان می دادم؟ TGMN_EM\" ace oneiromancy \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. For their feet run to evil, and make haste to shed blood.
[ترجمه گوگل]زیرا پاهای ایشان به سوی شر می دوند و برای ریختن خون شتاب می کنند
[ترجمه ترگمان]زیرا پاهایش به سوی شیطان می دوند و شتاب می کنند تا خون بریزد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. For their feet run to evil And they make haste to shed blood.
[ترجمه گوگل]زیرا پاهایشان به سوی شر می دود و برای ریختن خون شتاب می کنند
[ترجمه ترگمان]زیرا پاهایش به سوی شیطان می دوند و با شتاب به سوی خون سرازیر می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The place, by the by, was very stuffy and oppressive,[sentence dictionary] and the faint halitus of freshly shed blood was in the air.
[ترجمه گوگل]محل، در کنار، بسیار خفه و مظلوم بود، [فرهنگ جملات] و بوی ضعیف خون تازه ریخته شده در هوا بود
[ترجمه ترگمان]جایی که به وسیله آن لغت \"فرهنگ لغت\" بسیار خفه و خفه کننده بود، و the خفیف خون ریخته شده در هوا، در هوا قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. For their feet run toward evil, And they hasten to shed blood.
[ترجمه گوگل]زیرا پاهایشان به سوی شر می دوند و به ریختن خون می شتابند
[ترجمه ترگمان]زیرا پاهایش به طرف شیطان می دوند و به سرعت به سوی خون سرازیر می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• kill, murder

پیشنهاد کاربران

1. کشتن به روش خشونت آمیز یا خونین. ذبح
2. باعث جریان خون شدن
تقویت کردن، حیات بخشیدن

بپرس