1. the whole shebang
همه،همه ی آن چیز یا آن معامله،سر و ته
2. Yet given the steamy circumstances, this whole shebang seems oddly passionless.
[ترجمه گوگل]با این حال، با توجه به شرایط سخت، کل این شبنگ به طرز عجیبی بی علاقه به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]با این حال، به نظر میاد این قضیه به نظر عجیب و غریب میاد، این قضیه به نظر عجیب و غریب میاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Naturally Spiritualized crank the whole shebang into life without a word.
[ترجمه گوگل]طبیعتاً معنوی، کل شبنگ را بدون هیچ کلمه ای وارد زندگی می کند
[ترجمه ترگمان]طبیعی است که همه چیز را بدون یک کلمه به زندگی تبدیل کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The whole shebang is just about washed up.
[ترجمه گوگل]کل شبنگ تقریباً شسته شده است
[ترجمه ترگمان]همه خو نه فقط دارن شستشو می کنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Altar boy - the whole shebang. Couldn't get out of it if I tried.
[ترجمه گوگل]پسر محراب - کل شبانگ اگر تلاش می کردم نمی توانستم از آن خارج شوم
[ترجمه ترگمان]پسری که در محراب قربانی شد - همه خانواده مان اگر سعی می کردم نمی توانستم از آن خلاص شوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I'm sick of the whole shebang.
[ترجمه گوگل]حالم از کل شبنگ بهم میخوره
[ترجمه ترگمان]حالم از همه خو به هم به هم می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Module shebang paper and mounted hinges from the device.
[ترجمه گوگل]کاغذ shebang و لولاهای نصب شده را از دستگاه ماژول کنید
[ترجمه ترگمان]پیمانه، کاغذ و لولاهای در حال نصب از دستگاه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The whole shebang smells sort of fishy to me.
[ترجمه گوگل]کل شبنگ برای من بوی ماهی می دهد
[ترجمه ترگمان]مثل این است که این جور چیزها بوی ماهی می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Hazy about demand from shebang.
[ترجمه گوگل]مبهم در مورد تقاضا از شبانگ
[ترجمه ترگمان]در مورد تقاضا از طرف ما صحبت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. We saw the whole shebang.
11. It's a big project, and she's in charge of the whole shebang.
[ترجمه گوگل]این یک پروژه بزرگ است، و او مسئول کل شبانگ است
[ترجمه ترگمان]این یک پروژه بزرگه، و اون مسئول تمام خونه ماست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. We'll have to take the table, chairs, dishes, silverware - the whole shebang.
[ترجمه گوگل]ما باید میز، صندلی، ظروف، ظروف نقره - کل شبانگ را برداریم
[ترجمه ترگمان]باید میز و صندلی ها و ظروف نقره و ظروف نقره ای را برداریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The chances are that the Chinese government, like Richard Nixon's in 197 will say "job done" and pull the plug on the whole shebang.
[ترجمه گوگل]این احتمال وجود دارد که دولت چین، مانند دولت ریچارد نیکسون در سال 197، بگوید "کار انجام شد" و کل شبنگ را بکشد
[ترجمه ترگمان]شانس این است که دولت چین، مانند ریچارد نیکسون در ۱۹۷ نفر بگوید که \"کار انجام شده\" و دوشاخه را به کل ما وصل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Big house, pool, 2 kids in private schools, perfectly manicured lawns, 2 cars. . . the whole shebang.
[ترجمه گوگل]خانه بزرگ، استخر، 2 بچه در مدارس خصوصی، چمن های کاملا آراسته، 2 ماشین کل شبانگ
[ترجمه ترگمان]خانه بزرگ، استخر، ۲ بچه در مدارس خصوصی، چمن ها، چمن ها، ۲ ماشین، همه ما
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید