sheath

/ˈʃiːθ//ʃiːθ/

معنی: جلد، غلاف، نیام، پوش، مهبل
معانی دیگر: (شمشیر و چاقو و غیره) نیام، غلاف (scabbard هم می گویند)، (زیست شناسی) نیام، پوشش، (پنبه) جوزغه، گوژه، جدار، پوشگر، (زنانه) پیراهن تنگ، لباس چسبان، sheathe نیام، غلافدار کردن، پوشاندن، کند کردن، غلاف کردن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a tightfitting case for the blade of a sword, knife, or the like.

(2) تعریف: any of various similar coverings.

(3) تعریف: in biology, a narrow, enveloping structure such as that enclosing a stem or a nerve.

جمله های نمونه

1. the renowned amir arsalan drew the sword out of the sheath
امیر ارسلان نامدار شمشیر از غلاف درکشید.

2. His sword was back in its sheath.
[ترجمه گوگل]شمشیرش در غلافش بود
[ترجمه ترگمان]شمشیرش در غلاف بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He put the dagger back in its sheath.
[ترجمه محمدی] او شمشیرش را غلاف کرد.
|
[ترجمه گوگل]خنجر را دوباره در غلافش گذاشت
[ترجمه ترگمان]خنجر را در غلاف گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Put the dagger back in its sheath.
[ترجمه گوگل]خنجر را دوباره در غلافش قرار دهید
[ترجمه ترگمان]خنجر رو بذار تو غلاف
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The wire is covered by an outer plastic sheath.
[ترجمه گوگل]سیم توسط یک غلاف پلاستیکی بیرونی پوشانده شده است
[ترجمه ترگمان]این سیم توسط یک غلاف پلاستیکی خارجی پوشانده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She was wearing a plain black sheath.
[ترجمه محمدی] او یک لباس مشکی ساده به تن کرده بود.
|
[ترجمه گوگل]او یک غلاف مشکی ساده پوشیده بود
[ترجمه ترگمان]او یک غلاف مشکی ساده پوشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The pulling down of the right sheath, the ripping sound always convinced her it hurt.
[ترجمه گوگل]پایین کشیدن غلاف سمت راست، صدای پاره کردن همیشه او را متقاعد می کرد که درد دارد
[ترجمه ترگمان]کندن پوست درست، صدای پاره شدن صدای پاره شدن همیشه او را متقاعد می کرد که درد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In essays on whisky-tasting, sheath knives, deer hunting, he has a kind of perfect pitch.
[ترجمه گوگل]در مقالاتی در مورد طعم ویسکی، چاقوهای غلاف، شکار آهو، او نوعی زمین عالی دارد
[ترجمه ترگمان]در مقالات ویسکی، چاقوها، شکار گوزن، شکار گوزن، یک نوع پرتاب کامل دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Electrical codes generally require such a sheath if the cable comes close to decks or places with a lot of traffic.
[ترجمه گوگل]اگر کابل به عرشه ها یا مکان هایی با ترافیک زیاد نزدیک شود، قوانین برق معمولاً به چنین غلاف نیاز دارند
[ترجمه ترگمان]در صورتی که کابل به عرشه و یا مکان با ترافیک زیادی نزدیک باشد، کده ای الکتریکی معمولا به چنین غلاف نیاز دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The knife glinted briefly from its sheath and was concealed again.
[ترجمه گوگل]چاقو برای مدت کوتاهی از غلافش برق زد و دوباره پنهان شد
[ترجمه ترگمان]چاقو مختصر از غلاف بیرون آمد و دوباره پنهان شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Dauntless took down his sword from its saddle sheath.
[ترجمه گوگل]داانتلس شمشیر خود را از غلاف زین پایین آورد
[ترجمه ترگمان]نام شمشیرش را از غلاف زین پایین آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Forty-eight percent of university educated women used the sheath compared to 27 percent of the rest.
[ترجمه گوگل]چهل و هشت درصد از زنان تحصیلکرده دانشگاهی در مقایسه با 27 درصد بقیه از غلاف استفاده کردند
[ترجمه ترگمان]چهل و هشت درصد از زنان تحصیلکرده دانشگاه در مقایسه با ۲۷ درصد بقیه از غلاف استفاده کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The ceramics -- cables encased in a sheath of liquid nitrogen -- are being developed for power generation and other machinery applications.
[ترجمه گوگل]این سرامیک ها -- کابل هایی که در غلاف نیتروژن مایع قرار گرفته اند -- برای تولید برق و سایر کاربردهای ماشین آلات در حال توسعه هستند
[ترجمه ترگمان]سرامیک - - کابل های encased در غلاف نیتروژن مایع - - برای تولید برق و دیگر کاربردهای ماشین آلات توسعه یافته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The cruel blade slid smoothly from its sheath into his right hand.
[ترجمه گوگل]تیغه بی رحمانه از غلافش به دست راستش سر خورد
[ترجمه ترگمان]تیغه بی رحم به نرمی از غلاف در دست راستش بیرون خزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جلد (اسم)
case, volume, shell, cover, covering, jacket, binding, skin, copy, tome, sheath, epidermis, holster, integument, tegument

غلاف (اسم)
housing, case, cover, pod, theca, husk, glume, sheath, scabbard, sheathing, casing, vagina

نیام (اسم)
case, pod, sheath, scabbard, legume, tunic

پوش (اسم)
sheath

مهبل (اسم)
sheath, cunt, vagina

تخصصی

[عمران و معماری] پوشش - غلاف
[برق و الکترونیک] غلاف 1. دیواره فلزی موجبر . 2. غلاف محافط بیرونی کابل .3 . بار فضایی تشکیل شده از یونها در نزدیکی الکترود لامپ گازی . - غلاف، پوشش، قشر
[صنایع غذایی] غلاف : پوشش لیفی که از خارج دیواره یاخته ای را می پوشاند
[زمین شناسی] غلاف، پوشش خارجی سیسم یا کابل
[پلیمر] غلاف، پوشش

انگلیسی به انگلیسی

• case, cover (for a dagger, sword, etc.); tubular part or structure which closely surrounds or envelopes (biology); close-fitting dress
a sheath is a covering for the blade of a knife.
a sheath is also a rubber covering for a man's penis that is used as a contraceptive.

پیشنهاد کاربران

لباس تنگ و چسبان زنانه ( a woman's close - fitting dress )
روکش پلاستیکی کابل برق ( a protective covering around an electric cable )
کاندوم ( a condom ) در گویش بریتانیایی
با حرف اضافه in: فرورفتن در چیزی، جر دادن، قلوه کن کردن.
پوسته
sheath ( کشاورزی - زراعت و اصلاح نباتات )
واژه مصوب: غلاف2
تعریف: بخشی از برگ که از ساقه یا شاخه محافظت می کند
پوشش، کاور، غلاف
غلاف

بپرس