1. she's a bit funny sometimes!
او بعضی وقت ها یه چیزش میشه !
2. she's gone
او رفته است.
3. she's got real class
او واقعا با وقار است.
4. she's got the mopes because the teacher is mad at her
او ناراحت است چون معلم از دستش عصبانی شده.
5. she's netted herself a rich husband
او شوهر پولداری به تور زده است.
6. she's no mean cook
آشپزی او بدک نیست (خوب است).
7. she's no slouch at golf
بازی گلف او بد نیست.
8. she's out for a fast buck
او دنبال پول مفت می گردد.
9. she's running to defend her 400 meteres title.
او می کوشد تا رکورد 400 متر خود را حفظ کند.
10. she's strange to the work
به کار آشنا نیست.
11. she is always moaning that she's overworked
او همیشه آه و ناله می کند که کارش زیاد است.