sharpshooter

/ˈʃɑːrpˌʃuːtər//ˈʃɑːpʃuːtə/

معنی: تیرانداز ماهر، زنجره دارای سر مخروطی
معانی دیگر: تیرزن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: sharpshooting (n.)
• : تعریف: a person who shoots a gun with skill and accuracy.

جمله های نمونه

1. Thiercelin signalled to the sharpshooters manning the lower windows of the dining-room to hold their fire.
[ترجمه گوگل]تیرسلین به تیراندازان اشاره کرد که پنجره های پایینی اتاق غذاخوری را نگه می داشتند تا آتش خود را مهار کنند
[ترجمه ترگمان]به the اشاره کرد که پنجره های طبقه پایین سالن غذا خوری را نگه دارند تا آتش خود را نگه دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Extra officers and sharpshooters were driven to the property.
[ترجمه گوگل]افسران اضافی و تیراندازان به سمت ملک رانده شدند
[ترجمه ترگمان]افسران اضافی و تیراندازان ماهر به این ملک رانده شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They were watched by scores of police sharpshooters and commandos deployed on roofs and sidewalks around the mansion.
[ترجمه گوگل]آنها توسط تعداد زیادی تیرانداز پلیس و کماندوهایی که در پشت بام ها و پیاده روهای اطراف عمارت مستقر شده بودند، تحت نظر بودند
[ترجمه ترگمان]آن ها توسط گروهی از تیراندازان و کماندوهای پلیس که در خانه ها و پیاده روهای اطراف عمارت مستقر شده بودند، تحت مراقبت قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In the first method, sharpshooters would have used air rifles at night while the birds are roosting.
[ترجمه گوگل]در روش اول، تیراندازان شب هنگام در حالی که پرندگان در حال خیزش هستند از تفنگ بادی استفاده می کردند
[ترجمه ترگمان]در روش اول تیراندازان در هنگام شب از تفنگ های هوایی استفاده می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. One is that a team of Army sharpshooters was sent to Memphis to assassinate King.
[ترجمه گوگل]یکی اینکه تیمی از تیراندازان ارتش به ممفیس فرستاده شدند تا کینگ را ترور کنند
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها این است که گروهی از تیراندازان ارتش به ممفیس فرستاده شدند تا شاه را ترور کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Goblin Sharpshooter does not untap during your untap step.
[ترجمه گوگل]Goblin Sharpshooter در مرحله untap شما باز نمی شود
[ترجمه ترگمان]Goblin sharpshooter در طول مرحله untap کار نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The left forward is a sharpshooter.
[ترجمه گوگل]فوروارد چپ یک تیرانداز است
[ترجمه ترگمان]سمت چپ یک sharpshooter است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Highly skilled Sharpshooter with scoped M 1903 Rifle, effective against all Infantry. Can use camouflage ability.
[ترجمه گوگل]تیرانداز بسیار ماهر شارپ با تفنگ M 1903 که در برابر تمام پیاده نظام موثر است می تواند از قابلیت استتار استفاده کند
[ترجمه ترگمان]sharpshooter ماهر با تفنگ ۱۹۰۳ M برای مقابله با همه پیاده نظام، بسیار ماهر بود می تواند از قابلیت استتار استفاده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I did not know your father was a sharpshooter.
[ترجمه گوگل]من نمی دانستم پدرت تیرانداز است
[ترجمه ترگمان]نمیدونستم که پدرت یه تیرانداز حرفه ای بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He was picked off by a sharpshooter.
[ترجمه گوگل]او توسط یک تیرانداز تیزبین انتخاب شد
[ترجمه ترگمان]یه تیرانداز حرفه ای بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Playing orchestral music, for example, I become a sharpshooter.
[ترجمه گوگل]مثلاً با نواختن موسیقی ارکسترال، تیرانداز تیزبین می شوم
[ترجمه ترگمان]برای مثال، بازی کردن موسیقی orchestral به یک sharpshooter تبدیل می شوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Goblin Sharpshooter deals 1 damage to target creature or player.
[ترجمه گوگل]Goblin Sharpshooter 1 آسیب به موجود یا بازیکن هدف وارد می کند
[ترجمه ترگمان]Goblin sharpshooter با ۱ آسیب به جانور یا بازیکن هدف سر و کار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. American sharpshooter. She was the star attraction of Buffalo Bill's Wild West Show.
[ترجمه گوگل]تیرانداز آمریکایی او ستاره ی نمایش غرب وحشی بوفالو بیل بود
[ترجمه ترگمان]sharpshooter آمریکایی او جاذبه ستاره نمایش غرب وحشی بوفالو بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Whenever a creature is put into a graveyard from play, untap Goblin Sharpshooter.
[ترجمه گوگل]هر زمان که موجودی از بازی وارد قبرستان شد، Goblin Sharpshooter را باز کنید
[ترجمه ترگمان]هر گاه مخلوقی به قبرستان برود از بازی، untap دیو دیو صفت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تیرانداز ماهر (اسم)
marksman, sharpshooter

زنجره دارای سر مخروطی (اسم)
sharpshooter

انگلیسی به انگلیسی

• one who is skilled at shooting a gun, expert marksman

پیشنهاد کاربران

1 - تیرانداز ماهر
2 - تیرانداز ممتاز
در استعاره به معنای گفتن چیزی تهاجمی و سریع و وارد شدن حریم خصوصی فردی. به طور مثال:
I dont like pizza -
oh yeah, why not? why you dont like pizza?
به این میگن sharp shooting

بپرس