1. Howard recoiled a little at the sharpness in my voice.
[ترجمه ندا] هوارد به خاطر لحن تند من خودش را کمی به عقب کشید|
[ترجمه گوگل]هوارد از شدت صدای من کمی عقب نشست[ترجمه ترگمان]هوارد با لحنی تند به تندی خود را عقب کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. As with all the best American comedies, the sharpness of the script made the average British sitcom seem embarrassingly flat-footed.
[ترجمه گوگل]مانند تمام بهترین کمدی های آمریکایی، تیز بودن فیلمنامه باعث شد تا کمدی های متوسط بریتانیایی به طرز شرم آور و صاف به نظر برسند
[ترجمه ترگمان]مانند تمام کمدی های آمریکایی، وضوح فیلمنامه به طور متوسط به طرز خجالت آوری به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مانند تمام کمدی های آمریکایی، وضوح فیلمنامه به طور متوسط به طرز خجالت آوری به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The sharpness of the lemons contrasts with the sweetness of the honey.
[ترجمه گوگل]تندی لیمو با شیرینی عسل در تضاد است
[ترجمه ترگمان]The لیمو با شیرینی عسل تضاد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]The لیمو با شیرینی عسل تضاد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She has a remarkable sharpness of mind.
[ترجمه M] بطرز قابل توجهی تیزهوش بود|
[ترجمه گوگل]او تیزبینی چشمگیری دارد[ترجمه ترگمان]او وضوح قابل توجهی در ذهن دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The knife had been honed to razor sharpness.
[ترجمه گوگل]چاقو تا حد تیغ تراش خورده بود
[ترجمه ترگمان]چاقو تیز شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چاقو تیز شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Frank's sharpness shines through at times, but David's ad-libs rarely rise above witless rubbish.
[ترجمه گوگل]ظرافت فرانک گاهی می درخشد، اما تبلیغات دیوید به ندرت از زباله های بیهوده بالا می رود
[ترجمه ترگمان]وضوح (فرنک)گاهی اوقات در حال سوختن است، اما تبلیغات دیوید به ندرت از زباله ها بالا می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وضوح (فرنک)گاهی اوقات در حال سوختن است، اما تبلیغات دیوید به ندرت از زباله ها بالا می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. But he leapt through the staggering sharpness of it and achieved an upright position.
[ترجمه گوگل]اما او از طریق تیزی خیره کننده آن جهش کرد و به وضعیتی عمودی دست یافت
[ترجمه ترگمان]اما او با سرعت سرسام آوری از آن جا جست و موضعی راست به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما او با سرعت سرسام آوری از آن جا جست و موضعی راست به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. A man who lives near Sharpness docks was arrested yesterday and questioned overnight in Gloucester before being freed.
[ترجمه گوگل]مردی که در نزدیکی اسکلههای شارپنس زندگی میکند، دیروز دستگیر شد و قبل از آزادی یک شبه در گلاستر مورد بازجویی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]مردی که نزدیک اسکله وضوح زندگی می کند دیروز دستگیر شد و قبل از اینکه آزاد شود در یک شب بازجویی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مردی که نزدیک اسکله وضوح زندگی می کند دیروز دستگیر شد و قبل از اینکه آزاد شود در یک شب بازجویی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The increasing use of Sharpness docks for imported goods is undoubtably good news for workers there; helping to secure their jobs.
[ترجمه گوگل]افزایش استفاده از اسکله های شارپنس برای کالاهای وارداتی بدون شک خبر خوبی برای کارگران آنجاست کمک به تامین امنیت شغل خود
[ترجمه ترگمان]استفاده فزاینده از اسکله وضوح برای کالاهای وارداتی، خبر خوبی برای کارگران در آنجا است؛ به حفظ شغل خود کمک می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]استفاده فزاینده از اسکله وضوح برای کالاهای وارداتی، خبر خوبی برای کارگران در آنجا است؛ به حفظ شغل خود کمک می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. It involves both sharpness and clarity of vision and this can be measured.
[ترجمه گوگل]هم شامل وضوح و هم وضوح دید می شود و این قابل اندازه گیری است
[ترجمه ترگمان]آن شامل وضوح و وضوح دید است و این می تواند اندازه گیری شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن شامل وضوح و وضوح دید است و این می تواند اندازه گیری شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Beak's been filed to needle sharpness.
[ترجمه گوگل]منقار به شدت سوزن شده است
[ترجمه ترگمان]منقار به تیزی سوزن تسلیم شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]منقار به تیزی سوزن تسلیم شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Sharpness docks is now a shadow of it's former self.
[ترجمه گوگل]اسکله های شارپنس اکنون سایه ای از خود سابق آن است
[ترجمه ترگمان]بندر sharpness اکنون سایه ای از خود گذشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بندر sharpness اکنون سایه ای از خود گذشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The strong feelings and the sharpness of the issue was quickly illustrated Monday.
[ترجمه گوگل]احساسات شدید و تیز بودن موضوع روز دوشنبه به سرعت نشان داده شد
[ترجمه ترگمان]احساسات قوی و وضوح این موضوع روز دوشنبه به سرعت نشان داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]احساسات قوی و وضوح این موضوع روز دوشنبه به سرعت نشان داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The horse dentist will smooth the sharpness away by using a metal rasp which is rubber backwards and forwards over the teeth.
[ترجمه گوگل]دندانپزشک اسب با استفاده از سوهان فلزی که لاستیکی به سمت عقب و جلو روی دندان ها قرار دارد، تیزی را از بین می برد
[ترجمه ترگمان]دندان پزشک اسب با استفاده از یک rasp فلزی که به عقب و جلو بر روی دندان ها به عقب و جلو حرکت می کند، وضوح را با استفاده از یک rasp فلزی صاف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دندان پزشک اسب با استفاده از یک rasp فلزی که به عقب و جلو بر روی دندان ها به عقب و جلو حرکت می کند، وضوح را با استفاده از یک rasp فلزی صاف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید