1. He accused some solicitors of sharp practice.
[ترجمه گوگل]او برخی از وکلا را به اقدامات تند متهم کرد
[ترجمه ترگمان]او برخی از وکلا را به اقدامات شدید متهم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او برخی از وکلا را به اقدامات شدید متهم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He's been guilty of sharp practice in the past.
[ترجمه گوگل]او در گذشته مرتکب تمرین شدید شده است
[ترجمه ترگمان]او در گذشته مرتکب اعمال سختی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او در گذشته مرتکب اعمال سختی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. There has been some sharp practice over his contract.
[ترجمه گوگل]تمرینات تندی در مورد قرارداد او وجود داشته است
[ترجمه ترگمان] یه مقدار تمرین دقیق روی قرارداد - ش انجام داده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] یه مقدار تمرین دقیق روی قرارداد - ش انجام داده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. This sale sounds like sharp practice.
[ترجمه گوگل]این فروش مانند تمرین تیز به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]این فروش مثل عمل تیز به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این فروش مثل عمل تیز به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The firm had to face some sharp practice from competing companies.
[ترجمه گوگل]این شرکت مجبور بود با برخی از روش های تند شرکت های رقیب روبرو شود
[ترجمه ترگمان]شرکت باید با برخی از اقدامات شدید از شرکت های رقیب روبرو شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شرکت باید با برخی از اقدامات شدید از شرکت های رقیب روبرو شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. But trams also had to face some sharp practice from competing bus companies.
[ترجمه گوگل]اما ترامواها نیز مجبور بودند با برخی از اقدامات تند شرکت های اتوبوسرانی رقیب روبرو شوند
[ترجمه ترگمان]اما trams مجبور شدند با برخی از اقدامات شدید شرکت های اتوبوس رقابت مواجه شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما trams مجبور شدند با برخی از اقدامات شدید شرکت های اتوبوس رقابت مواجه شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. At times these adjustments verge on sharp practice enabled by the fact that ingredients do not have to be revealed.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات این تنظیمات در آستانه تمرین دقیق قرار می گیرند که با این واقعیت امکان پذیر است که مواد تشکیل دهنده نباید آشکار شوند
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات این تنظیمات در معرض یک عمل شدید فعال هستند که توسط این حقیقت فعال می شوند که مواد اولیه باید آشکار شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات این تنظیمات در معرض یک عمل شدید فعال هستند که توسط این حقیقت فعال می شوند که مواد اولیه باید آشکار شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Any kind of sharp practice or dishonest dealing will infallibly ruin his career.
[ترجمه گوگل]هر نوع عمل تند یا برخورد غیرصادقانه بیخطاً حرفه او را خراب میکند
[ترجمه ترگمان]هر گونه رفتار تند و یا رفتار نادرست باعث نابودی حرفه خود خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هر گونه رفتار تند و یا رفتار نادرست باعث نابودی حرفه خود خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. In it he mentions several examples of sharp practice in the laboratory, one or two of which are new to me.
[ترجمه گوگل]او در آن چند نمونه از تمرین تند در آزمایشگاه را ذکر می کند که یکی دو مورد از آنها برای من تازگی دارد
[ترجمه ترگمان]در آن به چند نمونه از تمرین تیز در آزمایشگاه اشاره می کند، که یکی از آن ها برای من تازگی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در آن به چند نمونه از تمرین تیز در آزمایشگاه اشاره می کند، که یکی از آن ها برای من تازگی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Recognising sharp practice in their dealers from the outset, they would be less likely to blame them for huge losses.
[ترجمه گوگل]با تشخیص تمرین تند و تیز در فروشندگان خود از همان ابتدا، کمتر احتمال دارد که آنها را برای ضررهای بزرگ سرزنش کنند
[ترجمه ترگمان]با تشخیص عمل شدید در فروشندگان خود از ابتدا، احتمال اینکه آن ها را به خاطر خسارت های زیاد مقصر بدانند، کم تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با تشخیص عمل شدید در فروشندگان خود از ابتدا، احتمال اینکه آن ها را به خاطر خسارت های زیاد مقصر بدانند، کم تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. In a whirl of transactions, the risk of sharp practice, including insider dealing, may well grow.
[ترجمه گوگل]در چرخه تراکنشها، ممکن است خطر اعمال تند، از جمله معاملات داخلی، افزایش یابد
[ترجمه ترگمان]در گردبادی از معاملات، ریسک رفتار تند، از جمله معاملات داخلی، ممکن است رشد خوبی داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در گردبادی از معاملات، ریسک رفتار تند، از جمله معاملات داخلی، ممکن است رشد خوبی داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Sharp practice is another concern for American guardians of the law.
[ترجمه گوگل]تمرین تند یکی دیگر از نگرانی های محافظان آمریکایی قانون است
[ترجمه ترگمان]عمل شارپ نگرانی دیگری برای نگهبانان آمریکایی قانون است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]عمل شارپ نگرانی دیگری برای نگهبانان آمریکایی قانون است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He acquired an immense fortune by a very sharp practice.
[ترجمه گوگل]او با یک تمرین بسیار تیز ثروت عظیمی به دست آورد
[ترجمه ترگمان]ثروت هنگفتی بدست آورد، با تمرین بسیار شدید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ثروت هنگفتی بدست آورد، با تمرین بسیار شدید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. This sale sounds like sharp practice to me and I want nothing to do with it.
[ترجمه گوگل]این فروش برای من شبیه تمرین تند به نظر می رسد و من نمی خواهم هیچ کاری با آن انجام دهم
[ترجمه ترگمان]این حراج مثل یک تمرین تیز برای من است و من نمی خواهم هیچ کاری با آن بکنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این حراج مثل یک تمرین تیز برای من است و من نمی خواهم هیچ کاری با آن بکنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید