shareholder

/ˈʃeəhoʊldə//ˈʃeəhəʊldə/

معنی: سهیم، سهم دار، صاحب سهم
معانی دیگر: (در شرکت ها و غیره) سهام دار

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a person who owns shares of the stock of a business organization; stockholder.

- The success of the company's new venture made money for the shareholders.
[ترجمه گوگل] موفقیت سرمایه گذاری جدید این شرکت باعث درآمد سهامداران شد
[ترجمه ترگمان] موفقیت شرکت سرمایه گذاری جدید این شرکت برای سهامداران پول فراهم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The shareholder rights movement has two prongs.
[ترجمه گوگل]جنبش حقوق سهامداران دو شاخه دارد
[ترجمه ترگمان]جنبش حقوق صاحبان سهام دو شاخه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The government is still a majority shareholder in the industry.
[ترجمه گوگل]دولت همچنان سهامدار عمده این صنعت است
[ترجمه ترگمان]دولت هنوز یک سهامدار عمده در این صنعت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Debenture holder has priority over ordinary shareholder.
[ترجمه گوگل]دارنده اوراق قرضه نسبت به سهامدار عادی اولویت دارد
[ترجمه ترگمان]دارنده کارت امتیازی نسبت به سهامداران معمولی اولویت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Presumably, the rational shareholder would do this up to the point at which marginal benefit was equated with marginal cost.
[ترجمه گوگل]احتمالاً سهامدار منطقی این کار را تا جایی انجام می‌دهد که سود نهایی با هزینه نهایی یکسان شود
[ترجمه ترگمان]احتمالا، سهامدار منطقی این کار را به نقطه ای انجام می دهد که سود نهایی برابر با هزینه نهایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In recent years the model's exclusive focus on shareholder interests has to a degree been modified.
[ترجمه گوگل]در سال های اخیر تمرکز انحصاری مدل بر منافع سهامداران تا حدی تغییر یافته است
[ترجمه ترگمان]در سال های اخیر، تمرکز انحصاری این مدل بر منافع سهامداران به درجه ای تغییر یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. No shareholder would now be worse off because of the tax measure.
[ترجمه گوگل]اکنون هیچ سهامداری به دلیل اقدامات مالیاتی بدتر نخواهد بود
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر هیچ سهامدار به دلیل معیار مالیات، بدتر نخواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Two Disney shareholder lawsuits were filed against the current and former directors of the company, charging them with wasting corporate assets.
[ترجمه گوگل]دو شکایت از سهامداران دیزنی علیه مدیران فعلی و سابق این شرکت تشکیل شد که آنها را به هدر دادن دارایی های شرکت متهم کرد
[ترجمه ترگمان]دو دعوی سهامدار دیزنی علیه مدیران فعلی و سابق شرکت ثبت شدند و آن ها را به هدر دادن دارایی های شرکت متهم کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Favourable treatment has been given to the small shareholder, when allocating oversubscribed issues, in some of the privatisation issues.
[ترجمه گوگل]در برخی از مسائل خصوصی سازی، در تخصیص مسایل مازاد پذیره نویسی شده با سهامدار خرد برخورد مساعدی صورت گرفته است
[ترجمه ترگمان]در پی اختصاص دادن مسائل oversubscribed به برخی از مسائل مربوط به خصوصی سازی، خدمات مطلوب به این سهامداران کوچک داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Mr Levin has also spent a fortune in shareholder money to resolve the internal rivalries bedeviling his game plan for Time Warner.
[ترجمه گوگل]آقای لوین همچنین برای حل و فصل رقابت های داخلی که نقشه بازی او برای تایم وارنر را به هم می زند، ثروت زیادی را در پول سهامداران خرج کرده است
[ترجمه ترگمان]آقای لوین همچنین برای حل رقابت های داخلی برنامه بازی اش برای تایم وارنر، یک ثروت در سهام سهامدار به خرج داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A similar plan offered by a shareholder rights group was approved by shareholders last year, but rejected by the board.
[ترجمه گوگل]طرح مشابهی که توسط یک گروه حقوق سهامداران ارائه شده بود، سال گذشته توسط سهامداران تصویب شد، اما توسط هیئت مدیره رد شد
[ترجمه ترگمان]یک طرح مشابه ارائه شده توسط یک گروه حقوق صاحبان سهام در سال گذشته توسط سهامداران تایید شد، اما توسط هیات مدیره رد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Rather, the focus on shareholder interests results from a private conception of the company and company law.
[ترجمه گوگل]در عوض، تمرکز بر منافع سهامداران ناشی از تصور خصوصی از شرکت و قانون شرکت است
[ترجمه ترگمان]بلکه، تمرکز بر منافع سهامداران از مفهوم خصوصی شرکت و قانون شرکت حاصل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A dissenting shareholder should lodge his opposition at the meeting of shareholders and should also appear at the hearing of the petition.
[ترجمه گوگل]سهامدار مخالف باید در مجمع صاحبان سهام مخالفت خود را اعلام کند و در جلسه رسیدگی نیز باید حاضر شود
[ترجمه ترگمان]یک سهامدار مخالف باید مخالفت خود را در جلسه سهامداران نشان دهد و همچنین باید در جلسه رسیدگی به این درخواست ظاهر شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The attempt to revitalize shareholder democracy in this fashion is doomed to failure in the large public company.
[ترجمه گوگل]تلاش برای احیای دموکراسی سهامداران به این شیوه محکوم به شکست در شرکت سهامی عام است
[ترجمه ترگمان]تلاش برای احیای دموکراسی سهامدار در این سبک محکوم به شکست در شرکت بزرگ عمومی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He's the Managing Director and major shareholder in Acorn Hotels.
[ترجمه گوگل]او مدیر عامل و سهامدار عمده Acorn Hotels است
[ترجمه ترگمان]او مدیر عامل و سهامدار عمده در هتل های \"Acorn\" است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سهیم (اسم)
partner, participant, sharer, allottee, shareholder

سهم دار (اسم)
sharer, shareholder

صاحب سهم (اسم)
shareholder, stockholder

تخصصی

[صنعت] سهامدار
[حقوق] سهامدار

انگلیسی به انگلیسی

• owner of a share or shares, stockholder
a shareholder is a person who owns shares in a company.

پیشنهاد کاربران

دانگ دار، بهر دار
Part - owner
☑️ SHAREHOLDER ☑️ سهامدار - صاحب سهم
noun
[count] : someone who owns shares in a company or business
☑️ STOCKHOLDER ☑️ سهامدار
noun
[count] US : someone who owns stock in a company
◀️ I'm not a shareholder, I'm not involved in stock, exchange
سهامدار
یک فرد یا موسسه ( از جمله یک شرکت ) است که به طور قانونی یک یا چند سهام از سهام را در یک شرکت دولتی یا خصوصی در اختیار دارد. سهامداران ممکن است به عنوان اعضای یک شرکت ذکر شوند. طبق قانون، شخص تا زمانی که نام و سایر جزئیات آنها در ثبت شرکت نگردد، یک سهامدار در یک شرکت نمی باشد.
سهامدار

بپرس