1. he shared his estate among his childeren
اموال خود را میان فرزندانش بخش کرد.
2. they shared directorial duties
آنان در وظایف کارگردانی مشارکت داشتند.
3. decision-making was shared by all
تصمیم گیری با مشارکت همه انجام می گرفت.
4. we both shared a common antipathy to communism
هر دوی ما نسبت به کمونیسم احساس بیزاری مشترک داشتیم.
5. my brother and i shared a room
من و برادرم یک اتاق داشتیم.
6. he had forgotten his pen, so we shared mine
قلمش را فراموش کرده بود لذا مشترکا از قلم من استفاده کردیم.
7. A trouble shared is a trouble halved.
[ترجمه گوگل]یک مشکل مشترک، یک مشکل نصف شده است
[ترجمه ترگمان]یک مشکل مشترک، مشکل نصف شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک مشکل مشترک، مشکل نصف شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Joys shared with others are more enjoyed.
[ترجمه گوگل]شادی های مشترک با دیگران بیشتر لذت می برند
[ترجمه ترگمان]Joys که با دیگران به اشتراک گذاشته می شوند، بیشتر لذت می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Joys که با دیگران به اشتراک گذاشته می شوند، بیشتر لذت می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. A problem shared is a problem halved.
[ترجمه گوگل]یک مشکل مشترک، یک مشکل نصف شده است
[ترجمه ترگمان]مشکلی که به اشتراک گذاشته می شود یک مشکل به نصف کردن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مشکلی که به اشتراک گذاشته می شود یک مشکل به نصف کردن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. A thing is bigger for being shared.
[ترجمه گوگل]یک چیز برای به اشتراک گذاشته شدن بزرگتر است
[ترجمه ترگمان]یک چیز بزرگ تر از آن است که به اشتراک گذاشته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک چیز بزرگ تر از آن است که به اشتراک گذاشته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. They shared the care of the children.
[ترجمه گوگل]آنها مراقبت از کودکان را به اشتراک گذاشتند
[ترجمه ترگمان]آن ها مراقبت از کودکان را به اشتراک گذاشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها مراقبت از کودکان را به اشتراک گذاشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The executor shared out the estate.
[ترجمه گوگل]مجری ملک را تقسیم کرد
[ترجمه ترگمان] اون مامور صاحب ملک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] اون مامور صاحب ملک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. She had shared responsibility for her brother since girlhood.
[ترجمه گوگل]او از دوران دختری مسئولیت برادرش را بر عهده داشت
[ترجمه ترگمان]او از زمان دوشیزگی مسئولیت برادرش را به عهده گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او از زمان دوشیزگی مسئولیت برادرش را به عهده گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. They shared a powerful mutual attraction.
[ترجمه گوگل]آنها یک جاذبه متقابل قدرتمند مشترک داشتند
[ترجمه ترگمان]آن ها یک جذابیت دوجانبه قدرتمند را به اشتراک گذاشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها یک جذابیت دوجانبه قدرتمند را به اشتراک گذاشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. She shared the apartment with her live-in partner.
[ترجمه فرهاد ملازاده] او با شریک زندگیش یک آپارتمان مشترک داشتند|
[ترجمه گوگل]او آپارتمان را با شریک زندگی خود به اشتراک گذاشت[ترجمه ترگمان]اون آپارتمان رو با شریک زندگیش تقسیم کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید