1. In the shanty towns there are very poor living standards.
[ترجمه گوگل]در شهرک های حلبی نشین استانداردهای زندگی بسیار ضعیفی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در the، استانداردهای زندگی بسیار ضعیفی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The shanty tottered in the strong wind and fell.
[ترجمه گوگل]کانکس در باد شدید تکان خورد و سقوط کرد
[ترجمه ترگمان]کلبه در بادی قوی لغزید و افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. There is awful deprivation in the shanty towns.
[ترجمه گوگل]محرومیت وحشتناکی در حلبی آبادها وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در the هیچ محرومیت وحشتناکی وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Up in the shanty towns subversion ruled.
[ترجمه گوگل]بالا در شهرک های زاغه براندازی حاکم بود
[ترجمه ترگمان]تا آنجا که در کلبه ای که در آن کلبه بود، خرابکاری می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The first shanty appeared on the ice on January 20, and others soon followed.
[ترجمه گوگل]اولین کانکس در 20 ژانویه روی یخ ظاهر شد و بقیه به زودی دنبال شدند
[ترجمه ترگمان]اولین کلبه در روز ۲۰ ژانویه روی یخ ظاهر شد و دیگران به زودی به دنبال آن آمدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. All the cottages had cutesy names like "Sea Shanty" painted above their doors.
[ترجمه گوگل]تمام کلبهها نامهای بامزهای مانند «Sea Shanty» بالای درهایشان نقاشی شده بود
[ترجمه ترگمان]همه کلبه ها عبارت بودند از \"Shanty دریایی\" که در بالای در آن ها نقاشی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. A man in his shanty, a cockerel on his crowing post.
[ترجمه گوگل]مردی در زاغه اش، خروسی روی پست بانگش
[ترجمه ترگمان]در این موقع مردی در کلبه او بود که جوجه خروس on بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The inhabitants of the shanty towns have frequently achieved stability and social organisation through the establishment of personal networks and voluntary associations.
[ترجمه گوگل]ساکنان حلبی آبادها اغلب از طریق ایجاد شبکه های شخصی و انجمن های داوطلبانه به ثبات و سازمان اجتماعی دست یافته اند
[ترجمه ترگمان]ساکنان این کلبه اغلب از طریق ایجاد شبکه های فردی و انجمن های داوطلبانه به ثبات و سازمان های اجتماعی دست یافته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Often referred to as shanty towns, these make-shift settlements now house one-third to one-half of the population of many cities.
[ترجمه گوگل]این سکونتگاههای موقت که اغلب بهعنوان شهرکهای زاغه شناخته میشوند، اکنون یک سوم تا نیمی از جمعیت بسیاری از شهرها را در خود جای دادهاند
[ترجمه ترگمان]این شهرک ها که اغلب به عنوان shanty شهر شناخته می شوند، اکنون در حال حاضر یک سوم جمعیت را به نیمی از جمعیت شهرها تبدیل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Some were shot on location in shanty towns or marginal neighbourhoods.
[ترجمه گوگل]به برخی از آنها در محله های حلبی نشین یا محله های حاشیه ای تیراندازی شد
[ترجمه ترگمان]برخی از آن ها در محل in و محله های حاشیه ای مورد اصابت گلوله قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. A path led through the underbrush to the shanty of a woman named Mrs Fetchalub, his closest neighbor.
[ترجمه گوگل]مسیری از طریق زیر برس به کانکس زنی به نام خانم فتچالوب، نزدیکترین همسایه او منتهی می شد
[ترجمه ترگمان]راهی برای عبور از میان بوته ها به کلبه خانمی به نام خانم Fetchalub و نزدیک ترین همسایه او بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He had visited shanty settlements known as fa las owing to their resemblance, at a distance, to honeycombs.
[ترجمه گوگل]او به دلیل شباهت دوردست به لانههای زنبوری، از کانکسهایی که به فالاس معروف هستند، بازدید کرده بود
[ترجمه ترگمان]او از shanty که به خاطر شباهت شان با las و در فاصله دور تا honeycombs با هم آشنا بودند، بازدید کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. So return with us to that steamy, sweaty shanty in Old Boston Town.
[ترجمه گوگل]پس با ما به آن کانکس بخار گرفته و عرق ریخته در شهر قدیمی بوستون بازگرد
[ترجمه ترگمان]پس با ما به کلبه steamy و عرق کرده در شهر قدیمی بوستون باز گردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. There's a shanty town built of flattened oil barrels and packing cases.
[ترجمه گوگل]یک کانکس وجود دارد که از بشکه های نفت مسطح و جعبه های بسته بندی ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]یک شهر shanty که از بشکه های روغن و مواد بسته بندی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The soldier rigged up a shanty for a night's rest.
[ترجمه گوگل]سرباز یک کانکس درست کرد تا یک شب استراحت کند
[ترجمه ترگمان]سرباز یک آلونک را برای استراحت شبانه برپا کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید