shank

/ˈʃæŋk//ʃæŋk/

معنی: میله، ساق پا، درشت نی، ساقه، قصبه کبری
معانی دیگر: پا (از زانو تا مچ پا)، تمام پا، (گوشت گاو و گوسفند) سردست، (برخی ابزار) دسته (رجوع شود به: shaft)، دسته ی چپق یا پیپ، دسته ی لنگر (از ابتدا تا محل انشعاب قلاب ها)، بخش باریک و میانی تخت کفش، (گیاه شناسی) رجوع شود به: footstalk، (بازی گلف) با پاشنه ی چوگان گوی را زدن، ساق جوراب، میله بدنه ستون وغیره

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a human leg, or the section of one between the ankle and knee.

(2) تعریف: a section of an animal's leg, esp. when cut by a butcher.
مشابه: joint

(3) تعریف: the straight, narrow part of something such as a nail, anchor, fishhook, or tool; shaft; stem.
مشابه: stem

جمله های نمونه

1. shank of the evening
1- (در اصل) عصر 2- سر شب

2. He felt a bullet hit his shank.
[ترجمه علی مومنی] او احساس برخورد یک گلوله به شکمش را کرد.
|
[ترجمه Arya] احساس کرد گلوله به ساق پایش اصابت کرد.
|
[ترجمه گوگل]احساس کرد گلوله ای به ساق پاش خورد
[ترجمه ترگمان] اون احساس کرد که یه گلوله به شکمش برخورد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Stars Restaurant offers braised lamb shank with black truffles for $ 24 and shirts for $
[ترجمه گوگل]رستوران استارز ساق بره سرخ شده با ترافل سیاه را به قیمت 24 دلار و پیراهن را به قیمت 24 دلار ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]رستوران ستاره ها braised lamb با truffles های سیاه به قیمت ۲۴ دلار و پیراهن برای هر دلار ارائه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Newton and Marie Shank received final approval to build 10 single-family homes on 1 35 acres.
[ترجمه گوگل]نیوتن و ماری شانک مجوز نهایی برای ساخت 10 خانه تک خانواده در 135 هکتار را دریافت کردند
[ترجمه ترگمان]نیوتن و ماری shank موافقت نهایی خود را برای ساخت ۱۰ خانه تک خانواری در حدود ۱ میلیون هکتار به دست آوردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Blade identification is etched in the shank near each tip, and seemed pretty permanent.
[ترجمه گوگل]شناسه تیغه در ساقه نزدیک هر نوک حک شده است و بسیار دائمی به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]شناسایی تیغه ای روی ساق پای هر نوک حکاکی می شود و به نظر بسیار دائمی می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The iron shank is quite short and rather delicate, and the key has a small part of the bit surviving.
[ترجمه گوگل]ساق آهنی کاملاً کوتاه و نسبتاً ظریف است و کلید قسمت کوچکی از بیت باقی مانده است
[ترجمه ترگمان]میله آهنین بسیار کوتاه و نسبتا ظریف است و کلید آن قسمت کوچکی از کمی باقی مانده را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. For his shrunk shank and his big manly voice.
[ترجمه گوگل]برای ساق پا و صدای درشت مردانه اش
[ترجمه ترگمان]به خاطر shank کوچک و صدای مردانه او
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The nodules of her shank pathological slice shows the angiolysis in the subcutaneous adipose tissue and the surrounding fat lobules with diffuse infiltration of inflammatory cells.
[ترجمه گوگل]ندول‌های برش پاتولوژیک ساق او، آنژیولیز را در بافت چربی زیر جلدی و لوبول‌های چربی اطراف با نفوذ منتشر سلول‌های التهابی نشان می‌دهند
[ترجمه ترگمان]گره های برش pathological ساق پایش، angiolysis را در بافت چربی زیر جلدی و بافت چربی اطراف را با نفوذ diffuse سلول های التهابی نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. My car needs fixing so I had to shank it to work today.
[ترجمه گوگل]ماشین من نیاز به تعمیر دارد، بنابراین امروز مجبور شدم آن را به کار ببرم
[ترجمه ترگمان]ماشینم نیاز به تعمیر داشت، بنابراین من مجبور بودم آن را برای کار امروز وادار به کار کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Milling cutter series: straight shank milling cutter, straight shank keyway milling cutter, prick milling cutter, nonstandard milling cutter.
[ترجمه گوگل]سری فرز فرز: فرز ساقه مستقیم، فرز فرز ساقه مستقیم، فرز برش دار، فرز غیر استاندارد
[ترجمه ترگمان]نیشکر چین، straight، cutter، shank، تیز، تیز، تیز، تیز، تیز و تیز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The calf shank includes a downward convexly curved lower end which is secured to the foot keel by way of coupling element (7.
[ترجمه گوگل]ساق ساق پا شامل یک انتهای پایینی خمیده محدب رو به پایین است که از طریق عنصر جفت به کیل پا محکم می شود (7
[ترجمه ترگمان]ساق پایم شامل یک انتهای خمیده خمیده با شیب رو به پایین است که به وسیله عنصر جفت شدن (۷)به تخته پا متصل می شود (۷
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. What how can after is shank folded, you make a leg good is faster?
[ترجمه گوگل]چگونه می توان بعد از اینکه ساق پا تا خورد، شما یک پا خوب سریع تر است؟
[ترجمه ترگمان]پس از این که چگونه می توانید یک پا را تا شده انجام دهید، یک پا خوب است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Wide adaptability to tool shank accuracy.
[ترجمه گوگل]سازگاری گسترده با دقت ساقه ابزار
[ترجمه ترگمان]قابلیت سازگاری گسترده با دقت shank ابزار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Shank and escutcheon are made of zinc finish, fine-quality steel. Chromium finish available.
[ترجمه گوگل]ساق و اسکاج از روکش روی، فولاد با کیفیت ساخته شده اند تکمیل کروم موجود است
[ترجمه ترگمان]shank و escutcheon از جنس روی، فولاد با کیفیت خوب ساخته شده اند کروم موجود در آب را به پایان رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The mugger pulled a shank on the victim.
[ترجمه گوگل]قاتل ساق پای قربانی را کشید
[ترجمه ترگمان]دزد دستش رو به قربانی کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

میله (اسم)
style, bar, beam, shaft, stalk, stem, probe, arbor, axis, axle, pivot, rod, spit, pintle, pillar, shank, scape, fust, tige, virgule

ساق پا (اسم)
leg, crus, shin, shank

درشت نی (اسم)
crus, shank, tibia

ساقه (اسم)
stalk, stem, shank, pedicle, footstalk, peduncle, halm, haulm, rachis

قصبه کبری (اسم)
shank, tibia

تخصصی

[عمران و معماری] دندانه - ساقه - ساق
[زمین شناسی] رابط - از دیدگاه دیرین شناسی؛ الف) اتصال میان دم باله و استوک لنگر یک هولوتورین. - ب) بخشی که چشم و نیزه قلاب یک هولوتورین را بهم متصل می کند.
[نساجی] سوراخ مخروطی
[معدن] تهمته (چالزنی)
[آب و خاک] ساقه اتصال، رابط ساحل

انگلیسی به انگلیسی

• human leg; part of the leg between the knee and the foot; section of meat cut from the leg of certain animals; long narrow part of something (such as a nail, pin, etc.)

پیشنهاد کاربران

shank ( موسیقی )
واژه مصوب: بم ساز صاف
تعریف: لولۀ کوتاهی که برای تغییر کوک بر روی قسمت فوقانی سازهای بادی برنجی نصب می شود
وحشیانه وار تیزی را فرو کردن ( در رابطه با زامبی ها خیلی استفاده میشه )
اسمش هم میشه چاقو دست ساز
خودمانی ) نوعی دشنه یا تیزی!
( معمولا این اصطلاح عامیانه در زندان ها بکار می رود ) و shank به سلاح دست سازی گفته میشود که از دسته قاشق، چنگال یا حتی دسته مسواک درست میشود بدین صورت که انتهای آن را بسیار تیز و برنده درست میکنند تا آنرا در بدن قربانی فرو کنند!
...
[مشاهده متن کامل]

در این جور موارد به فرد قربانی got shanked گفته میشود کسی که بوسیله دشنه مورد حمله قرار گرفته!
( فرق shank با Shiv اینست که shiv دشنه ای است که به یک دسته متصل میشود مثلا یک تیغ یا چاقویی که خودش تیز و برنده است و محکم به یک دسته متصل میشود ولی shank در واقع یک دسته یا میله ای است که انتهای آن تیز و برنده میشود! )
فعل عامیانه ای ) shank, shanks, shanking , shanked
1 - دشنه فرو کردن، سوراخ کردن، به بدن کسی چیزی فرو کردن!
2 - شلوار از پای کسی درآوردن ( بخصوص برای شوخی کردن، تفریح کردن یا برای سورپریز کردن کسی )
3 - پیاده به مسافرت رفتن!
تمامی موارد فوق کاربرد عامیانه دارند و بصورت رسمی استفاده نمی شوند.
4 - ( بازی گلف ) با پاشنه چوگان، توپ را زدن.

ضربه
سانحه

بپرس