shanghai

/ˈʃæŋˈhaɪ//ʃæŋˈhaɪ/

معنی: ربودن
معانی دیگر: (نام مرغ خانگی سفید پر که اصل آن از چین است) مرغ شانگهای (cochin هم می گویند)، (سابقا) آدم ربایی کردن برای بیگاری در کشتی، ربودن ملوان برای کار در کشتی، بندر شانگهای (در شمال خاوری چین)، ادم دزدی، ربودن ملوان بقصد اخاذی وغیره

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a seaport in eastern China.

(2) تعریف: (l.c.) a large, long-legged, white-feathered chicken of Chinese origin; Cochin.

جمله های نمونه

1. The boat put in at Shanghai for repairs.
[ترجمه گوگل]قایق برای تعمیر در شانگهای قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]قایق برای تعمیرات در شانگهای قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The plane stops in Shanghai before going on to Beijing.
[ترجمه گوگل]هواپیما قبل از رفتن به پکن در شانگهای توقف می کند
[ترجمه ترگمان]این هواپیما قبل از اینکه به پکن برود در شانگهای توقف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They are going from Shanghai to Los Angeles via Tokyo.
[ترجمه گوگل]آنها از شانگهای از طریق توکیو به لس آنجلس می روند
[ترجمه ترگمان]آن ها از شانگهای تا لس آنجلس از طریق توکیو می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They choppered from Nanjing to Shanghai.
[ترجمه گوگل]آنها از نانجینگ به شانگهای رفتند
[ترجمه ترگمان]آن ها از نانجینگ به شانگهای می آیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. After staying a few days in Shanghai, he moved on to Singapore.
[ترجمه گوگل]او پس از چند روز اقامت در شانگهای به سنگاپور رفت
[ترجمه ترگمان]پس از چند روز اقامت در شانگهای، او به سنگاپور رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He has been transferred from Beijing to Shanghai.
[ترجمه گوگل]او از پکن به شانگهای منتقل شده است
[ترجمه ترگمان]او از پکن به شانگهای منتقل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They will railroad these goods to Shanghai.
[ترجمه گوگل]آنها این کالاها را با راه آهن به شانگهای خواهند فرستاد
[ترجمه ترگمان]آن ها این کالاها را به شانگهای خواهند برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The ship sails for Shanghai tomorrow.
[ترجمه گوگل]کشتی فردا عازم شانگهای می شود
[ترجمه ترگمان]کشتی فردا به سوی شانگهای حرکت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He cast away his baggage and fled to Shanghai.
[ترجمه گوگل]او بار خود را دور انداخت و به شانگهای گریخت
[ترجمه ترگمان]He را کنار زد و به شانگهای گریخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They live in a suburban area of Shanghai.
[ترجمه گوگل]آنها در یک منطقه حومه شهر شانگهای زندگی می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها در حومه شانگهای زندگی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We went direct from Beijing to Shanghai.
[ترجمه گوگل]مستقیم از پکن به شانگهای رفتیم
[ترجمه ترگمان]ما مستقیما از پکن به شانگهای رفتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This train is bound from Shanghai to Nanjing.
[ترجمه گوگل]این قطار از شانگهای به نانجینگ در حرکت است
[ترجمه ترگمان]این قطار از شانگهای تا نانجینگ فاصله دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He talked of moving to Shanghai.
[ترجمه گوگل]او از انتقال به شانگهای صحبت کرد
[ترجمه ترگمان]اون درباره نقل مکان به شانگهای صحبت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He chauffeurs for a company in Shanghai.
[ترجمه گوگل]او برای یک شرکت در شانگهای راننده می شود
[ترجمه ترگمان]او برای شرکتی در شانگهای chauffeurs کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The planes were weathered out at Shanghai airport.
[ترجمه گوگل]هواپیماها در فرودگاه شانگهای از بین رفتند
[ترجمه ترگمان]هواپیماها در فرودگاه شانگهای جان سالم به در بردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ربودن (فعل)
abduct, hijack, snatch, rob, steal, grab, abstract, get, usurp, bag, ravish, hook, subduct, purloin, reave, shanghai, suck in

انگلیسی به انگلیسی

• port city in eastern china
kidnap and force to serve on a boat (nautical); coerce, force, compel
shanghai is the largest city in china. population: 13,342,000 (1990).

پیشنهاد کاربران

Shanghai با اس بزرگ، S، یعنی شهر شانگهای
shanghai با اس کوچک، s، یعنی کسی را به زور وادار به کاری کردن
شهر شانگهای که پرجمعیت ترین شهر جهان است
- //اطلاعات عمومی
😀😀😀
شانگهای

بپرس