shambling

/ˈʃæmbl̩ɪŋ//ˈʃæmbl̩ɪŋ/

حرکت کننده با قدم های کج ونامنظم

جمله های نمونه

1. The ship's interior was an utter shambles.
[ترجمه گوگل]فضای داخلی کشتی کاملاً خراب بود
[ترجمه ترگمان]ساختمان داخلی کشتی یک کشتارگاه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. After the party, the house was a total/complete shambles.
[ترجمه گوگل]بعد از مهمانی، خانه کاملاً خراب شد
[ترجمه ترگمان]بعد از مهمانی، این خانه یک هرج و مرج کامل بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The meeting was a shambles from start to finish.
[ترجمه گوگل]این جلسه از ابتدا تا انتها به هم ریخته بود
[ترجمه ترگمان]میتینگ از آغاز تا پایان کار هرج و مرج شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The old tramp shambled up to me.
[ترجمه گوگل]ولگرد قدیمی به سمت من آمد
[ترجمه ترگمان]آن ولگرد پیر با پنجه پا به طرف من آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Sick patients shambled along the hospital corridors.
[ترجمه گوگل]بیماران بیمار در راهروهای بیمارستان به هم ریخته بودند
[ترجمه ترگمان]بیماران بیمار در راهروهای بیمارستان تقلا می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The press conference was a complete shambles.
[ترجمه گوگل]کنفرانس مطبوعاتی یک شکست کامل بود
[ترجمه ترگمان]کنفرانس مطبوعاتی هرج و مرج کامل بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She's so tired that she shambled into her bedroom.
[ترجمه گوگل]او آنقدر خسته است که به اتاق خوابش رفت
[ترجمه ترگمان]خیلی خسته بود که با عجله به اتاق خوابش برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He was a strange, shambling figure.
[ترجمه گوگل]او شخصیت عجیب و غریبی بود
[ترجمه ترگمان]هیکل عجیبی داشت و سلانه سلانه راه می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He's made an absolute shambles of his career.
[ترجمه گوگل]او در زندگی حرفه‌ای‌اش یک شکست مطلق ایجاد کرده است
[ترجمه ترگمان]کاملا به خاطر کارش به هم ریخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The economy is in a shambles.
[ترجمه گوگل]اقتصاد در رکود است
[ترجمه ترگمان]اقتصاد دچار هرج و مرج شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The way these files are arranged is the biggest shambles I've ever seen.
[ترجمه گوگل]نحوه چیدمان این فایل ها بزرگترین خرابکاری است که تا به حال دیده ام
[ترجمه ترگمان]روشی که این پرونده ها مرتب شده اند بزرگ ترین هرج و مرجی است که تا به حال دیده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Your room is a shambles. Tidy it up!
[ترجمه گوگل]اتاقت خرابه مرتبش کن
[ترجمه ترگمان]اتاق شما یک کشتارگاه است خفه شو!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The government is in a shambles over Europe.
[ترجمه گوگل]دولت بر سر اروپا در آشفتگی است
[ترجمه ترگمان]دولت در حال هرج و مرج در سراسر اروپا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The old porter shambled along behind her.
[ترجمه گوگل]باربر پیر پشت سر او به هم ریخت
[ترجمه ترگمان]دربان پیر با قدم های بلند پشت سر او فریاد کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He shambled off into the house.
[ترجمه گوگل]او به سرعت وارد خانه شد
[ترجمه ترگمان]با عجله به طرف خانه دوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس