🔸 معادل فارسی
- استراحت سطحی
- خواب سبک
- آرامش نیم بند
- در استعاره: آرامش ناپایدار
- - -
🔸 تعریف ها
1. ** ( سلامت – اصلی ) :** حالتی از استراحت یا خواب که بدن و ذهن به طور کامل بازسازی نمی شوند؛ خواب سبک یا نیمه کاره.
... [مشاهده متن کامل]
2. ** ( ادبی – استعاری ) :** آرامشی ظاهری یا سطحی که عمق و پایداری ندارد.
3. ** ( کاربرد روزمره ) :** زمانی که فرد دراز می کشد یا چشمانش را می بندد اما به خواب عمیق نمی رود.
- - -
🔸 مترادف ها
light sleep – superficial rest – incomplete relaxation – half - sleep
- - -
🔸 مثال ها
- *After the long journey, he only managed a shallow rest. *
بعد از سفر طولانی، فقط توانست استراحت سطحی داشته باشد.
- *Shallow rest cannot replace deep sleep for recovery. *
استراحت سطحی نمی تواند جایگزین خواب عمیق برای بازیابی شود.
- *Her shallow rest was disturbed by constant worries. *
استراحت سطحی اش مدام با نگرانی ها مختل می شد.
- استراحت سطحی
- خواب سبک
- آرامش نیم بند
- در استعاره: آرامش ناپایدار
- - -
🔸 تعریف ها
1. ** ( سلامت – اصلی ) :** حالتی از استراحت یا خواب که بدن و ذهن به طور کامل بازسازی نمی شوند؛ خواب سبک یا نیمه کاره.
... [مشاهده متن کامل]
2. ** ( ادبی – استعاری ) :** آرامشی ظاهری یا سطحی که عمق و پایداری ندارد.
3. ** ( کاربرد روزمره ) :** زمانی که فرد دراز می کشد یا چشمانش را می بندد اما به خواب عمیق نمی رود.
- - -
🔸 مترادف ها
- - -
🔸 مثال ها
بعد از سفر طولانی، فقط توانست استراحت سطحی داشته باشد.
استراحت سطحی نمی تواند جایگزین خواب عمیق برای بازیابی شود.
استراحت سطحی اش مدام با نگرانی ها مختل می شد.