🔸 معادل فارسی: 
جذابیت سطحی / دلربایی ظاهری / فریبندگی غیرعمیق
در زبان محاوره ای:
ظاهرش خیلی جذابه ولی تهی یه، خوش برخورد ولی بی مایه ست
________________________________________
🔸 تعریف ها:
... [مشاهده متن کامل]
1. ( روان شناسی – اختلالات شخصیت ) :
توصیف نوعی جذابیت یا رفتار دلنشین که در ظاهر فریبنده و خوشاینده، اما فاقد عمق، صداقت یا احساس واقعی است
مثال: Psychopaths often display shallow charm to manipulate others.
روان پریش ها اغلب از جذابیت سطحی برای فریب دیگران استفاده می کنن.
2. ( اجتماعی – انتقادی ) :
بیان شخصی که در برخورد اول بسیار خوش برخورد و دلنشین به نظر می رسه، اما این رفتارها سطحی، ساختگی یا صرفاً برای جلب توجهه
مثال: His shallow charm wore off once people got to know him.
جذابیت سطحی ش وقتی مردم شناختنش، از بین رفت.
3. ( ادبی – توصیفی ) :
در توصیف شخصیت هایی که با لبخند، شوخ طبعی یا رفتارهای دلنشین، تصویری فریبنده ولی ناپایدار از خود ارائه می دن
مثال: The politician’s shallow charm masked a lack of real conviction.
جذابیت سطحی سیاستمدار، نبود باور واقعی رو پنهان کرده بود.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
superficial charm – glibness – insincere charisma – manipulative friendliness – fake warmth  
________________________________________
🔸 نکته ی فرهنگی و اضافی:
در روان شناسی، "shallow charm" یکی از ویژگی های کلاسیک اختلال شخصیت ضد اجتماعی ( Antisocial Personality Disorder ) یا سایکوپاتی محسوب می شه.
در فرهنگ عمومی، این اصطلاح برای توصیف افرادی به کار می ره که در نگاه اول جذاب، خوش صحبت یا کاریزماتیک به نظر میان، اما در واقع فاقد عمق احساسی، همدلی یا صداقت هستن.
جذابیت سطحی / دلربایی ظاهری / فریبندگی غیرعمیق
در زبان محاوره ای:
ظاهرش خیلی جذابه ولی تهی یه، خوش برخورد ولی بی مایه ست
________________________________________
🔸 تعریف ها:
... [مشاهده متن کامل]
1. ( روان شناسی – اختلالات شخصیت ) :
توصیف نوعی جذابیت یا رفتار دلنشین که در ظاهر فریبنده و خوشاینده، اما فاقد عمق، صداقت یا احساس واقعی است
مثال: Psychopaths often display shallow charm to manipulate others.
روان پریش ها اغلب از جذابیت سطحی برای فریب دیگران استفاده می کنن.
2. ( اجتماعی – انتقادی ) :
بیان شخصی که در برخورد اول بسیار خوش برخورد و دلنشین به نظر می رسه، اما این رفتارها سطحی، ساختگی یا صرفاً برای جلب توجهه
مثال: His shallow charm wore off once people got to know him.
جذابیت سطحی ش وقتی مردم شناختنش، از بین رفت.
3. ( ادبی – توصیفی ) :
در توصیف شخصیت هایی که با لبخند، شوخ طبعی یا رفتارهای دلنشین، تصویری فریبنده ولی ناپایدار از خود ارائه می دن
مثال: The politician’s shallow charm masked a lack of real conviction.
جذابیت سطحی سیاستمدار، نبود باور واقعی رو پنهان کرده بود.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
________________________________________
🔸 نکته ی فرهنگی و اضافی:
در روان شناسی، "shallow charm" یکی از ویژگی های کلاسیک اختلال شخصیت ضد اجتماعی ( Antisocial Personality Disorder ) یا سایکوپاتی محسوب می شه.
در فرهنگ عمومی، این اصطلاح برای توصیف افرادی به کار می ره که در نگاه اول جذاب، خوش صحبت یا کاریزماتیک به نظر میان، اما در واقع فاقد عمق احساسی، همدلی یا صداقت هستن.