1. These revelations threw a spotlight on the shakiness of the economy.
[ترجمه گوگل]این افشاگریها بر لرزش اقتصاد متمرکز شد
[ترجمه ترگمان]این revelations بر جنبه های اقتصادی اقتصاد تمرکز کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این revelations بر جنبه های اقتصادی اقتصاد تمرکز کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The impact includes the feeling of drowsiness, disorientation, shakiness, dry mouth, blurred vision and an inability to concentrate.
[ترجمه گوگل]این ضربه شامل احساس خواب آلودگی، بی نظمی، لرزش، خشکی دهان، تاری دید و ناتوانی در تمرکز است
[ترجمه ترگمان]این تاثیر شامل احساس خواب آلودگی، حواس پرتی، دهان خشک، دهان خشک، دید تار و ناتوانی در تمرکز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این تاثیر شامل احساس خواب آلودگی، حواس پرتی، دهان خشک، دهان خشک، دید تار و ناتوانی در تمرکز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Under certain velocities, locomotive transverse shakiness is so sever that it prevents locomotive raising speed further.
[ترجمه گوگل]تحت سرعت های معین، لرزش عرضی لکوموتیو به حدی شدید است که از افزایش بیشتر سرعت لوکوموتیو جلوگیری می کند
[ترجمه ترگمان]در سرعت های معین، shakiness عرضی لوکوموتیو چنان شدید است که مانع افزایش سرعت لوکوموتیو می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در سرعت های معین، shakiness عرضی لوکوموتیو چنان شدید است که مانع افزایش سرعت لوکوموتیو می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The shakiness in world stock markets did not help the dollar, which is at levels against the yen last seen 1years ago.
[ترجمه گوگل]لرزش بازارهای سهام جهان کمکی به دلار نکرد، دلاری که آخرین بار در 1 سال پیش در برابر ین قرار داشت
[ترجمه ترگمان]The در بازارهای بورس جهان به دلار کمک نکردند، که برابر با ین است که سال گذشته شاهد آن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]The در بازارهای بورس جهان به دلار کمک نکردند، که برابر با ین است که سال گذشته شاهد آن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The symptoms of hypoglycemia may include hunger, sweating, shakiness, palpitation, faintness, dizziness, nausea or a headache.
[ترجمه گوگل]علائم هیپوگلیسمی ممکن است شامل گرسنگی، تعریق، لرزش، تپش قلب، غش، سرگیجه، حالت تهوع یا سردرد باشد
[ترجمه ترگمان]علایم of ممکن است شامل گرسنگی، عرق ریختن، shakiness، palpitation، سرگیجه، سرگیجه، تهوع یا سردرد باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]علایم of ممکن است شامل گرسنگی، عرق ریختن، shakiness، palpitation، سرگیجه، سرگیجه، تهوع یا سردرد باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The shakiness in world stock markets did not help the dollar.
[ترجمه گوگل]لرزش بازارهای سهام جهان کمکی به دلار نکرد
[ترجمه ترگمان]The در بازارهای بورس جهانی به دلار کمک نکردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]The در بازارهای بورس جهانی به دلار کمک نکردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Shakiness, cold sweating, palpitation, and hunger sensation are some of the initial symptoms of hypoglycemia which result from adrenergic effect.
[ترجمه گوگل]لرزش، تعریق سرد، تپش قلب و احساس گرسنگی برخی از علائم اولیه هیپوگلیسمی هستند که ناشی از اثر آدرنرژیک هستند
[ترجمه ترگمان]عرق سرد، عرق سرد، و احساس گرسنگی برخی از نشانه های اولیه of هستند که باعث اثر α می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]عرق سرد، عرق سرد، و احساس گرسنگی برخی از نشانه های اولیه of هستند که باعث اثر α می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Trying to control the shakiness of my voice, I asked for the Center on Sexuality and Disability.
[ترجمه گوگل]در تلاش برای کنترل لرزش صدایم، از مرکز امور جنسی و معلولیت درخواست کردم
[ترجمه ترگمان]در حالی که سعی می کردم لحن صدایم را کنترل کنم، از مرکز sexuality و disability درخواست کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در حالی که سعی می کردم لحن صدایم را کنترل کنم، از مرکز sexuality و disability درخواست کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Very low glucose, called hypoglycemia, is a condition that poses risks for people with either form of diabetes, potentially causing shakiness, dizziness, seizures, coma or even death.
[ترجمه گوگل]گلوکز بسیار پایین که هیپوگلیسمی نامیده می شود، وضعیتی است که خطراتی را برای افراد مبتلا به دیابت ایجاد می کند و به طور بالقوه باعث لرزش، سرگیجه، تشنج، کما یا حتی مرگ می شود
[ترجمه ترگمان]قند بسیار پایین، به نام hypoglycemia، شرایطی است که خطرات برای افراد مبتلا به نوعی دیابت را به همراه دارد که به طور بالقوه موجب گیجی، سرگیجه، تشنج، کما یا حتی مرگ می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قند بسیار پایین، به نام hypoglycemia، شرایطی است که خطرات برای افراد مبتلا به نوعی دیابت را به همراه دارد که به طور بالقوه موجب گیجی، سرگیجه، تشنج، کما یا حتی مرگ می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The quality of the cinematography is quite good, except for a little shakiness in the beginning.
[ترجمه گوگل]کیفیت فیلمبرداری کاملاً خوب است، به جز کمی لرزش در ابتدا
[ترجمه ترگمان]کیفیت فیلمبرداری بسیار خوب است، به جز کمی shakiness در ابتدای کار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کیفیت فیلمبرداری بسیار خوب است، به جز کمی shakiness در ابتدای کار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. This has got to be the first step you take on the path to freedom. That will help you turn the shakiness into strength.
[ترجمه گوگل]این باید اولین قدمی باشد که در مسیر آزادی بردارید این به شما کمک می کند لرزش را به قدرت تبدیل کنید
[ترجمه ترگمان]این اولین قدم است که شما مسیر را به سمت آزادی طی می کنید این کار به شما کمک می کند the را به قدرت تبدیل کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این اولین قدم است که شما مسیر را به سمت آزادی طی می کنید این کار به شما کمک می کند the را به قدرت تبدیل کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Conclusion:The result of colonic transit test possesses fortuity and independability since the shakiness of colonic function.
[ترجمه گوگل]نتیجهگیری: نتایج آزمون ترانزیت کولون به دلیل لرزش عملکرد کولون، دارای قطعیت و مستقل بودن است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: نتیجه آزمون حمل و نقل colonic دارای fortuity و independability از زمان اجرای تابع colonic است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: نتیجه آزمون حمل و نقل colonic دارای fortuity و independability از زمان اجرای تابع colonic است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Maybe they'll damage my brain, and they also give me side effects such as sleeping during the day and shakiness that can make writing more difficult, but they keep me alive.
[ترجمه گوگل]شاید به مغزم آسیب برسانند و همچنین عوارضی مانند خوابیدن در طول روز و لرزش به من بدهند که می تواند نوشتن را دشوارتر کند، اما آنها مرا زنده نگه می دارند
[ترجمه ترگمان]شاید به مغزم آسیب ببینند، و همچنین اثرات جانبی زیادی از قبیل خوابیدن در طول روز و shakiness که می تواند نوشتن را مشکل تر کند به من می دهند، اما آن ها مرا زنده نگه می دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شاید به مغزم آسیب ببینند، و همچنین اثرات جانبی زیادی از قبیل خوابیدن در طول روز و shakiness که می تواند نوشتن را مشکل تر کند به من می دهند، اما آن ها مرا زنده نگه می دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Nobody yet knows how long and how seriously the shakiness in the financial system will drag down the economy.
[ترجمه گوگل]هیچ کس هنوز نمی داند که لرزش در سیستم مالی تا چه زمانی و تا چه حد جدی اقتصاد را به زیر خواهد کشید
[ترجمه ترگمان]هیچ کس هنوز نمی داند تا چه مدت و چه میزان جدی بودن وضعیت مالی در سیستم مالی، اقتصاد را پایین خواهد کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هیچ کس هنوز نمی داند تا چه مدت و چه میزان جدی بودن وضعیت مالی در سیستم مالی، اقتصاد را پایین خواهد کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید