1. i was shaken to the core
عمیقا تکان خوردم.
2. the town was shaken by a succession of earthquakes
یک سلسله زلزله شهر را تکان داد.
3. their will was shaken
اراده ی آنان سست شد.
4. children should never be shaken hard
کودکان را هرگز نباید تکان شدید داد.
5. Recent electoral shocks have shaken the European political landscape.
[ترجمه گوگل]شوک های اخیر انتخاباتی چشم انداز سیاسی اروپا را تکان داده است
[ترجمه ترگمان]شوک های انتخاباتی اخیر، چشم انداز سیاسی اروپا را متزلزل کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The team seems to have shaken off the jinx that's been dogging them for months.
[ترجمه گوگل]به نظر میرسد که این تیم ژولیدهای را که ماهها درگیر آنها بوده است، رها کردهاند
[ترجمه ترگمان]به نظر میاد تیم از \"جینکس\" که چند ماهه اونا رو تعقیب می کرده تکون خورده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The incident has shaken my belief in the police.
[ترجمه گوگل]این حادثه باور من را نسبت به پلیس متزلزل کرده است
[ترجمه ترگمان]این حادثه باعث تزلزل ایمان من به پلیس شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Technological changes have shaken up many industries.
[ترجمه گوگل]تغییرات تکنولوژیکی بسیاری از صنایع را تکان داده است
[ترجمه ترگمان]تغییرات تکنولوژیکی بسیاری از صنایع را تکان داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The experience left her deeply shaken.
[ترجمه گوگل]این تجربه او را به شدت متزلزل کرد
[ترجمه ترگمان]تجربه او را عمیقا تکان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He was unaware that they had shaken off their pursuers.
[ترجمه گوگل]غافل از اینکه آنها تعقیب کنندگان خود را تکان داده اند
[ترجمه ترگمان]او نمی دانست که they را از دست داده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. She was visibly shaken by the incidents.
[ترجمه گوگل]او به وضوح از این حوادث تکان خورده بود
[ترجمه ترگمان]از حوادثی که رخ داده بود آشکارا تکان می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. What has happened has shaken the foundations of her belief.
[ترجمه گوگل]آنچه اتفاق افتاده است، پایه های اعتقاد او را متزلزل کرده است
[ترجمه ترگمان]آنچه رخ داده است اساس اعتقاد او را متزلزل کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The student was shaken up by his mother.
[ترجمه گوگل]دانش آموز توسط مادرش تکان خورد
[ترجمه ترگمان]دانش آموز از مادرش جدا شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. His mother's death had shaken him dreadfully.
[ترجمه گوگل]مرگ مادرش او را به شدت تکان داده بود
[ترجمه ترگمان]مرگ مادرش او را سخت تکان داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The child seemed nervous and visibly shaken.
[ترجمه گوگل]کودک عصبی و آشکارا تکان خورده به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]کودک مضطرب و آشکارا یکه خورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید