shake a leg

/ʃeɪk ə lɛg//ʃeɪk ə lɛg/

(خودمانی) 1- شتاب کردن، عجله کردن، 2- رقصیدن، پایکوبی کردن، رقصیدن

انگلیسی به انگلیسی

• dance; hurry

پیشنهاد کاربران

مترادف؛
hurry up, get a move on, get going, move it, get cracking
مثال؛
Come on, shake a leg or we’ll be late! ( بجنب دیگه، وگرنه دیرمون می شه! )
You’d better shake a leg — the train leaves in five minutes. ( بهتره بجنبی — قطار پنج دقیقه دیگه حرکت می کنه. )
شتاب کردن عجله کردن
بجنب
تکون بخور
زود باش عجله کن
زود باش
Hurry up
Chop chop
دست بِجُنبونید
Step on it, hurry up, go fast, a but of rush
Step on it
دست بجُنبون، زودباش
بدو دیگه
ما در فارسی میگیم: دست بجنبان، اونا میگن:پایی بجنبان، که همان معنای بجنب دیگه، عجله کن، یالا دیگه را میدهد.
مواردی را که کاربران گرامی اشاره کردن کاملا درسته. ما در فارسی برای چنین موقعیتی میگیم: دستی بجنبان، ولی آنها میگن: پایی بجنبان ( به معنی بجنب دیگه، عجله کن، یالا دیگه )
برودیگه
بجنب دیگه !
عجله کن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)

بپرس