shadowing

جمله های نمونه

1. I noticed a police car shadowing us.
[ترجمه گوگل]متوجه شدم یک ماشین پلیس بر ما سایه انداخته بود
[ترجمه ترگمان]متوجه شدم که یه ماشین پلیس داره دنبالمون میاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The mountains were shadowing into blackness.
[ترجمه گوگل]کوه ها در تاریکی سایه انداخته بودند
[ترجمه ترگمان]کوه ها به تاریکی سایه افکنده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She also spent time shadowing health-care professionals and getting hands-on work experience.
[ترجمه گوگل]او همچنین زمانی را صرف سایه دادن به متخصصان مراقبت های بهداشتی و کسب تجربه کاری عملی کرد
[ترجمه ترگمان]او همچنین وقت خود را صرف بررسی متخصصان مراقبت های بهداشتی و دریافت تجربه کاری کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The latter ranges from job shadowing and community service to paid career internships.
[ترجمه گوگل]مورد دوم از سایه کاری و خدمات اجتماعی تا کارآموزی شغلی با حقوق را شامل می شود
[ترجمه ترگمان]مورد دوم از سایه کار و خدمت اجتماعی برای پرداخت دوره انترنی شغلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This shadowing phenomenon can be used to determine nearest neighbour interatomic distances in surfaces.
[ترجمه گوگل]این پدیده سایه را می توان برای تعیین فاصله بین اتمی نزدیکترین همسایه در سطوح استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]این پدیده shadowing می تواند برای تعیین نزدیک ترین همسایه به فواصل در سطوح استفاده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. As expected, shadowing did result in a significant reduction in right field advantage for the verbal task.
[ترجمه گوگل]همانطور که انتظار می رفت، سایه زدن منجر به کاهش قابل توجهی در مزیت میدان سمت راست برای تکلیف کلامی شد
[ترجمه ترگمان]همانطور که انتظار می رفت، shadowing منجر به کاهش قابل توجهی در مزیت میدان مناسب برای کار شفاهی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Management development opportunities through shadowing managerial roles and processes provide a contrast and comparison for reflection on the management of education.
[ترجمه گوگل]فرصت های توسعه مدیریت از طریق سایه انداختن نقش ها و فرآیندهای مدیریتی، تضاد و مقایسه ای را برای تأمل در مدیریت آموزش فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]فرصت های توسعه مدیریت از طریق سایه نقش ها و فرایندهای مدیریتی، کنتراست و مقایسه را برای بازتاب در مدیریت آموزش فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Several students spent a week in the office, shadowing attorneys and office staff.
[ترجمه گوگل]چندین دانشجو یک هفته را در دفتر سپری کردند و وکلا و کارکنان دفتر را زیر نظر گرفتند
[ترجمه ترگمان]چندین دانش آموز یک هفته را در این دفتر گذراندند، وکلا و کارکنان دفتر را تعقیب کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Relations among the average - shadowing property, totally transitive, topologically weakly mixing and chaos were discussed.
[ترجمه گوگل]روابط بین ویژگی های متوسط ​​- سایه، کاملاً گذرا، از نظر توپولوژیکی ضعیف مخلوط و آشوب مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]روابط بین ویژگی average - shadowing، متعدی، topologically، اختلاط ضعیف و هرج و مرج مورد بحث قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. There followed ten weeks of training in shadowing suspects of an observation.
[ترجمه گوگل]ده هفته آموزش در سایه زدن مشکوک به یک مشاهده دنبال شد
[ترجمه ترگمان]بعد از ده هفته تمرین، تعقیب مظنونین یک مشاهده صورت گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Hovsgol is the northernmost of Mongolia's 21 provinces, shadowing Russia's border and sharing the great Siberian taiga (subarctic coniferous forest).
[ترجمه گوگل]هووسگول شمالی ترین استان از 21 استان مغولستان است که بر مرز روسیه سایه افکنده و در تایگا بزرگ سیبری (جنگل مخروطیان زیربارکتیک) مشترک است
[ترجمه ترگمان]Hovsgol شمالی ترین ایالات مغولستان است و بر مرز روسیه سایه افکنده است و the بزرگ سیبری (جنگل مخروطی)را به اشتراک بگذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He is capable of shadowing the better players.
[ترجمه گوگل]او قادر است بازیکنان بهتر را تحت الشعاع قرار دهد
[ترجمه ترگمان]او قادر است بر بازیکنان بهتر سایه بیندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The dusk was shadowing into the trees.
[ترجمه گوگل]غروب بر درختان سایه انداخته بود
[ترجمه ترگمان]شفق بر درخت ها سایه افکنده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Shadowing the wings of your rooster watercolor painting is a great way to add character to your artistic design.
[ترجمه گوگل]سایه زدن بال های نقاشی آبرنگ خروس یک راه عالی برای اضافه کردن شخصیت به طراحی هنری شما است
[ترجمه ترگمان]کشیدن بال های نقاشی rooster به عنوان یک روش عالی برای اضافه کردن کاراکتر به طراحی هنری تان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• shading; protecting from light; act of secretly following someone; technique for accelerating computers by copying the contents of the bios read only memory into the faster random access memory (computers)

پیشنهاد کاربران

تعقیب سایه به سایه
دنبال کردن، پیروی کردن، صرف کردن
ناملموس

بپرس