shadow play

/ˈʃæˌdoʊˈpleɪ//ˈʃædəʊpleɪ/

نمایش از طریق افکندن سایه ی بازیگران بر پرده، سایه نمایی، نمایش سایه ها، نمایش ارواح

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a theatrical performance produced by casting the shadows of actors or puppets on a lighted screen or curtain.

جمله های نمونه

1. Chinese shadow play is a form of Chinese folk art. The digital animation gives it modern flavor, and brings new life to the traditional shadow play.
[ترجمه گوگل]سایه بازی چینی نوعی هنر عامیانه چینی است انیمیشن دیجیتال به آن طعمی مدرن می بخشد و زندگی جدیدی را به بازی سایه سنتی می بخشد
[ترجمه ترگمان]بازی سایه چینی نوعی از هنر فولکلور چینی است انیمیشن دیجیتالی به آن طعم مدرن می دهد و زندگی جدیدی را برای بازی سایه سنتی به ارمغان می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Entertaining gods is the purpose of shadow play which will make gods pleased with the people who pay for the play and will bless them for peace, wealth, health and happiness.
[ترجمه گوگل]سرگرمی خدایان هدف سایه بازی است که خدایان را از افرادی که هزینه بازی را پرداخت می کنند راضی می کند و به آنها آرامش، ثروت، سلامتی و خوشبختی می دهد
[ترجمه ترگمان]خدایان Entertaining هدف بازی سایه است که خدایان را از مردمی که به خاطر بازی پول می پردازند و به خاطر صلح، ثروت، سلامت و شادی به آن ها برکت خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Folk Culture Dramas: shadow play, puppet show and other kinds of folk dramas, and etc.
[ترجمه گوگل]درام های فرهنگ عامیانه: بازی سایه، نمایش عروسکی و انواع دیگر نمایش های عامیانه و غیره
[ترجمه ترگمان]فرهنگ مردمی: نمایش سایه، نمایش عروسکی و انواع دیگر نمایشنامه های محلی و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It is said that Chinese shadow play is the earliest form of film and is the basis of the original film.
[ترجمه گوگل]گفته می شود که بازی سایه چینی اولیه ترین شکل فیلم است و اساس فیلم اصلی است
[ترجمه ترگمان]گفته می شود که بازی سایه چینی اولین نوع فیلم است و اساس فیلم اصلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Shadow Play is a king of old-style and peculiar traditional folk opera, which is very popular in the central Shaanxi plain.
[ترجمه گوگل]Shadow Play پادشاه اپرای سنتی سنتی سنتی و خاص است که در دشت مرکزی شانشی بسیار محبوب است
[ترجمه ترگمان]بازی سایه یک پادشاه سبک قدیمی و عجیب سنتی است که در دشت Shaanxi مرکزی بسیار محبوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Shadow play and puppet show could also be included in this part.
[ترجمه گوگل]بازی سایه و نمایش عروسکی نیز می تواند در این قسمت گنجانده شود
[ترجمه ترگمان]نمایش سایه و نمایش عروسکی هم می تواند در این بخش گنجانده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Chinese shadow play is a kind of performing art with manifold arias (music for voice in a Chinese opera) and genres.
[ترجمه گوگل]نمایش سایه چینی نوعی هنر نمایشی با آریاهای چندگانه (موسیقی برای صدا در اپرای چینی) و ژانرها است
[ترجمه ترگمان]بازی سایه چینی نوعی هنر نمایشی با آوازهای چند جانبه (موسیقی برای صوت در یک اپرا چینی)و ژانرهای مختلف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Meanwhile, during thehistorical development of shadow play in Leting, the folk belief played an import-ant social maintenance role in shadow play performance activities.
[ترجمه گوگل]در همین حال، در طول توسعه تاریخی بازی سایه در لیتینگ، باور عامیانه نقش مهمی در نگهداری اجتماعی در فعالیت های اجرای سایه بازی ایفا کرد
[ترجمه ترگمان]در همین حال، در طول توسعه thehistorical بازی سایه در Leting، اعتقاد مردم نقش حفظ اجتماعی مورچه - مورچه را در فعالیت های نمایشی ایفا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Tangshan shadow play troupe also has participated in the National Arts Festival and the display has won the award.
[ترجمه گوگل]گروه نمایش سایه تانگشان نیز در جشنواره ملی هنر شرکت کرده و نمایش برنده جایزه شده است
[ترجمه ترگمان]گروه موسیقی shadow Tangshan نیز در جشنواره ملی هنرهای ملی شرکت کرده است و این نمایش برنده جایزه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The third chapter study the Hu Nan folk shadow play.
[ترجمه گوگل]فصل سوم بازی سایه عامیانه هو نان را مطالعه می کند
[ترجمه ترگمان]در فصل سوم به مطالعه سایه مردمی \"هیو نان\" می پردازیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I may be jaundiced by having watched this shadow play for too long, but I think that's nonsense.
[ترجمه گوگل]من ممکن است با تماشای این بازی سایه برای مدت طولانی زرد شده باشم، اما فکر می کنم این مزخرف است
[ترجمه ترگمان]شاید از اینکه این سایه را خیلی طولانی تماشا کرده باشم، یرقان گرفته باشم، اما فکر می کنم این بی معنی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They like a child on a peep show, shadow play and painting.
[ترجمه گوگل]آنها یک کودک را در یک نمایش، سایه بازی و نقاشی دوست دارند
[ترجمه ترگمان]آن ها یک کودک را در یک نمایش تماشا، بازی سایه و نقاشی دوست دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Chinese shadow play art, folk art of China's unique combination of art and opera art form a unique species, is indispensable in the Chinese art of a delicate pearl.
[ترجمه گوگل]هنر سایه چینی، هنر عامیانه ترکیب منحصر به فرد چین از هنر و هنر اپرا یک گونه منحصر به فرد است، در هنر چینی از یک مروارید ظریف ضروری است
[ترجمه ترگمان]سایه چینی هنر، هنر مردمی چین و هنر اپرا یک گونه منحصر به فرد است که در هنر چین یک مروارید ظریف ضروری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Shadow play has different styles and schools in different regions of China.
[ترجمه گوگل]بازی سایه در مناطق مختلف چین سبک ها و مکاتب متفاوتی دارد
[ترجمه ترگمان]نقش سایه در مناطق مختلف چین سبک و سبک متفاوتی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس