تبدیل شدن به
منجر شدن به
His impatience shaded into anger.
بی صبری اش به خشم تبدیل شد.
Distrust of foreigners can shade into racism.
بی اعتمادی به خارجی ها می تواند به نژادپرستی منجر شود.
An anomaly can shade into disease.
منجر شدن به
بی صبری اش به خشم تبدیل شد.
بی اعتمادی به خارجی ها می تواند به نژادپرستی منجر شود.
( به آرامی ) تبدیل شدن
تحت الشعاع قرار دادن