🔹 معادل فارسی: زنجیر و پابند / قید و بند / محدودیت های فیزیکی یا ذهنی / اسارت و مانع آزادی
( استعاری – نماد محدودیت یا اسارت ) :
در ادبیات و گفت وگوهای استعاری، shackles نماد موانع ذهنی، اجتماعی، یا روانی است—مثل ترس، شرم، یا فشارهای فرهنگی.
... [مشاهده متن کامل]
🔹 مثال ها:
Literal: The prisoner’s shackles clanked as he walked. زنجیرهای زندانی هنگام راه رفتن صدا می دادند.
Figurative: She finally broke free from the emotional shackles of her past. بالاخره از قیدهای احساسی گذشته اش رها شد.
Cultural: Education is the key to unlocking the shackles of poverty. آموزش کلید رهایی از زنجیرهای فقر است.
( فیزیکی ) : clasp – fastener – connector – cuff ( استعاری ) : bondage – restraint – limitation – oppression – chains