اسم ( noun )
• (1) تعریف: a metal band or one of a pair of metal rings used to bind the wrist or ankle of a prisoner or animal.
• مترادف: fetter, iron, manacle
• مشابه: chain, trammel
• مترادف: fetter, iron, manacle
• مشابه: chain, trammel
- We could hear the clanking of the prisoners' shackles as they were marched into the yard.
[ترجمه گوگل] وقتی زندانیان را به داخل حیاط میبردند، میتوانستیم صدای جیغ زدن غل و زنجیر زندانیان را بشنویم
[ترجمه ترگمان] همچنان که به حیاط می رفتند، صدای تلق تلق زندانیان را می شنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] همچنان که به حیاط می رفتند، صدای تلق تلق زندانیان را می شنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: (often pl.) something that impedes freedom of thought or action.
• مترادف: barrier, fetter
• مشابه: chain
• مترادف: barrier, fetter
• مشابه: chain
- Have we cast off the shackles of sexism?
[ترجمه گوگل] آیا ما قید و بندهای جنسیت گرایی را کنار گذاشته ایم؟
[ترجمه ترگمان] ما زنجیره ای of رو حذف کردیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] ما زنجیره ای of رو حذف کردیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: any of various devices, often U-shaped and of metal, used to hold or join, such as the movable loop on a padlock.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: shackles, shackling, shackled
مشتقات: shackler (n.)
حالات: shackles, shackling, shackled
مشتقات: shackler (n.)
• (1) تعریف: to bind, confine, or join by using a shackle.
• مترادف: fetter, iron, manacle
• متضاد: unshackle
• مشابه: bind, chain, enchain, handcuff, pinion, restrain, secure, trammel
• مترادف: fetter, iron, manacle
• متضاد: unshackle
• مشابه: bind, chain, enchain, handcuff, pinion, restrain, secure, trammel
• (2) تعریف: to restrict the progress or freedom of.
• مترادف: fetter, hamper, hinder, impede
• متضاد: unshackle
• مشابه: bar, block, confine, handicap, hogtie, manacle, obstruct, restrict, stop, thwart
• مترادف: fetter, hamper, hinder, impede
• متضاد: unshackle
• مشابه: bar, block, confine, handicap, hogtie, manacle, obstruct, restrict, stop, thwart
- Old traditions shackled their social advancement.
[ترجمه گوگل] سنت های قدیمی پیشرفت اجتماعی آنها را در غل و زنجیر قرار داده است
[ترجمه ترگمان] سنن قدیمی پیشرفت اجتماعی آن ها را محدود کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] سنن قدیمی پیشرفت اجتماعی آن ها را محدود کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید