sewn

/ˈsoʊn//səʊn/

اسم مفعول فعل: sew، قسمت سوم wes

جمله های نمونه

1. the incision was sewn up
شکاف را بخیه کردند.

2. the shirt had been crudely sewn together
پیراهن ناشیانه دوخته شده بود.

3. certain places of denim pants are sewn with metal rivets
شلوارهای جین در برخی جاها با همبندهای فلزی دوخته شده اند.

4. It's all sewn up, since you apologized.
[ترجمه گوگل]از زمانی که شما عذرخواهی کردید همه چیز دوخته شده است
[ترجمه ترگمان]از وقتی که تو عذرخواهی کردی همه چیز به هم دوخته شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The Democrats appear to have the election sewn up.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که دموکرات ها انتخابات را آماده کرده اند
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که دموکرات ها انتخابات را دوخته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The squares of fabric were all sewn neatly together.
[ترجمه گوگل]مربع های پارچه همه به خوبی به هم دوخته شده بود
[ترجمه ترگمان]مربع پارچه همه با دقت به هم دوخته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The corpse was sewn up in a sack and thrown into the river.
[ترجمه گوگل]جسد را در گونی دوختند و به رودخانه انداختند
[ترجمه ترگمان]جسد را به یک گونی دوخته بودند و به رودخانه افکنده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Our holiday arrangements are all sewn up — we leave next Saturday.
[ترجمه گوگل]ترتیبات تعطیلات ما همه دوخته شده است - شنبه آینده را ترک می کنیم
[ترجمه ترگمان]ترتیبات تعطیلات ما همگی دوخته شده اند - ما شنبه آینده آنجا را ترک می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It looks like the Democrats have the election sewn up.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که دموکرات ها انتخابات را دوخته اند
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که دموکرات ها انتخابات را دوخته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He said he had a victory sewn up over his match in the competition.
[ترجمه گوگل]او گفت که یک پیروزی بر روی مسابقه خود در این رقابت دوخته شده است
[ترجمه ترگمان]اون گفت که یه پیروزی تو مسابقه پیدا کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The edge was sewn with blanket stitch.
[ترجمه گوگل]لبه آن با دوخت پتو دوخته شده بود
[ترجمه ترگمان]لبه آن را با روکش روکش دوخته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The muscle layer needs to be sewn first.
[ترجمه گوگل]ابتدا لایه ماهیچه ای باید دوخته شود
[ترجمه ترگمان]لایه ماهیچه باید اول دوخته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The deal should be sewn up in a week.
[ترجمه گوگل]معامله باید یک هفته دیگر دوخته شود
[ترجمه ترگمان]این معامله باید ظرف یک هفته تامین شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Small weights sewn into the hems will improve the hang of your curtains.
[ترجمه گوگل]وزنه های کوچکی که در لبه ها دوخته شده اند آویزان شدن پرده های شما را بهبود می بخشد
[ترجمه ترگمان]weights که در the دوخته شده اند باعث بهبود پرده ها خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• join or fasten with stitches, repair with stitches; close with stitches
mended, repaired with stitches; fastened with stitches
sewn is the past participle of sew.

پیشنهاد کاربران

( adj ) دوخته شده
دوخته شده
p. p یا شکل سوم sew
Sew:دوختن

بپرس