sewed

/soʊd//səʊd/

زمان گذشته ساده فعل sew قسمت سوم فعل sew

جمله های نمونه

1. i sewed the tear in his trousers
پارگی شلوارش را دوختم.

2. she sewed a patch to the elbow of my jacket
او یک وصله به آرنج کت من دوخت.

3. the doctor sewed his cut
دکتر زخم او را بخیه زد.

4. The surgeon sewed up the wound.
[ترجمه گوگل]جراح زخم را دوخت
[ترجمه ترگمان]جراح زخمش رو دوخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She sewed patches on the elbows of jacket.
[ترجمه گوگل]روی آرنج کاپشن تکه هایی دوخت
[ترجمه ترگمان]روی آرنج هایش وصله پینه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The peasant carefully sewed money into his belt.
[ترجمه گوگل]دهقان با احتیاط پول را به کمربندش دوخت
[ترجمه ترگمان]دهقان پول را با دقت به کمربند خود دوخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She sewed a patch onto the knee of the trousers.
[ترجمه گوگل]وصله ای روی زانوی شلوار دوخت
[ترجمه ترگمان]یک تکه پارچه را روی زانوی شلوار دوخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She carefully sewed it to the cap.
[ترجمه گوگل]او با دقت آن را به کلاه دوخت
[ترجمه ترگمان]با دقت آن را به کلاه دوخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She sewed the dresses on the sewing machine.
[ترجمه گوگل]او لباس ها را روی چرخ خیاطی می دوخت
[ترجمه ترگمان]لباس ها را می دوخت و می دوخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Before my first day at school my mother sewed tabs on all my clothes with my name on.
[ترجمه گوگل]قبل از اولین روز مدرسه ام، مادرم روی تمام لباس هایم زبانه می دوخت و اسم من روی آن بود
[ترجمه ترگمان]قبل از اولین روزم در مدرسه، مادرم با دقت تمام لباس هایم را با نام من دوخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He sewed his money into his belt.
[ترجمه گوگل]پولش را به کمربندش دوخت
[ترجمه ترگمان]پول خود را در کمربندش دوخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She sewed two pieces of cloth together.
[ترجمه گوگل]دو تکه پارچه را به هم دوخت
[ترجمه ترگمان]دو تکه پارچه را با هم دوخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He sewed the badge neatly onto his uniform.
[ترجمه گوگل]او نشان را به زیبایی روی لباسش دوخت
[ترجمه ترگمان]او مدال را با دقت روی لباسش دوخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He sewed up the tear with needle and thread.
[ترجمه گوگل]اشک را با سوزن و نخ دوخت
[ترجمه ترگمان]سوزن نخ را با نخ و نخ می دوخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• fastened with stitches; mended, repaired with stitches

پیشنهاد کاربران

Past participle of sew.
For instance
I've already sewed your pants.
We can also say sewn for p. p.

بپرس