1. a winter of unprecedented severity
زمستانی با شدت بی سابقه
2. The severity of the teacher was not appreciated by the pupils until they reached the final examinations.
[ترجمه گوگل]شدت معلم مورد قدردانی دانش آموزان قرار نگرفت تا اینکه به امتحانات نهایی رسیدند
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان تا زمانی که به امتحانات نهایی رسیدند، مورد قدردانی دانش آموزان قرار نگرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان تا زمانی که به امتحانات نهایی رسیدند، مورد قدردانی دانش آموزان قرار نگرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The severity of the Black Plague can be imagined from the fact that thirty percent of the population died.
[ترجمه گوگل]شدت طاعون سیاه را می توان از این واقعیت تصور کرد که سی درصد از جمعیت جان خود را از دست دادند
[ترجمه ترگمان]شدت طاعون سیاه را می توان از این واقعیت تصور کرد که سی درصد از مردم مردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شدت طاعون سیاه را می توان از این واقعیت تصور کرد که سی درصد از مردم مردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Rosita complained to the principal about the severity of the punishment which the Student Court gave to her.
[ترجمه گوگل]رزیتا از شدت مجازاتی که دادگاه دانش آموزی به او داده بود به مدیر مدرسه شکایت کرد
[ترجمه ترگمان]rosita از مدیر درباره شدت تنبیهی که دادگاه دانشجویی به او داد، شکایت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]rosita از مدیر درباره شدت تنبیهی که دادگاه دانشجویی به او داد، شکایت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. His severity scared the children away.
[ترجمه سبحان] خشونت او، بچه ها را ترساند و فراری داد.|
[ترجمه Mrjn] سخت گیری او بچه ها را ترساند|
[ترجمه گوگل]شدت او باعث ترس بچه ها شد[ترجمه ترگمان]شدت او بچه ها را می ترساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The risk and severity of sunburn depend on the body's natural skin colour.
[ترجمه گوگل]خطر و شدت آفتاب سوختگی به رنگ طبیعی پوست بدن بستگی دارد
[ترجمه ترگمان]خطر و شدت آفتاب سوختگی به رنگ طبیعی پوست بدن بستگی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خطر و شدت آفتاب سوختگی به رنگ طبیعی پوست بدن بستگی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The criminal was punished with severity.
[ترجمه گوگل]جنایتکار به شدت مجازات شد
[ترجمه ترگمان]مجرم به شدت مجازات شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مجرم به شدت مجازات شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The elaborate facade contrasts strongly with the severity of the interior.
[ترجمه گوگل]نمای استادانه به شدت با شدت فضای داخلی تضاد دارد
[ترجمه ترگمان]نمای ظاهری آراسته به شدت با شدت داخل تضاد دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نمای ظاهری آراسته به شدت با شدت داخل تضاد دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. We didn't realize the severity of her illness.
[ترجمه مهدی] وخامت بیماری او را تشخیص ندادیم|
[ترجمه گوگل]ما متوجه شدت بیماری او نشدیم[ترجمه ترگمان]به سختی بیماری او را تشخیص ندادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. I don't think you quite understand the severity of our financial problems.
[ترجمه گوگل]فکر نمی کنم شما به شدت متوجه شدت مشکلات مالی ما باشید
[ترجمه ترگمان]من فکر نمی کنم شما به شدت مشکلات مالی ما را درک کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من فکر نمی کنم شما به شدت مشکلات مالی ما را درک کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. A prison sentence should match the severity of the crime.
[ترجمه گوگل]مجازات زندان باید با شدت جرم مطابقت داشته باشد
[ترجمه ترگمان]محکومیت زندان باید با شدت جرم مطابقت داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]محکومیت زندان باید با شدت جرم مطابقت داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Even the doctors were shocked by the severity of his injuries.
[ترجمه گوگل]حتی پزشکان نیز از شدت جراحات او شوکه شده بودند
[ترجمه ترگمان]حتی پزشکان از شدت جراحات او شوکه شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حتی پزشکان از شدت جراحات او شوکه شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The drug can reduce the frequency and severity of attacks.
[ترجمه گوگل]این دارو می تواند دفعات و شدت حملات را کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]این دارو می تواند فرکانس و شدت حملات را کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این دارو می تواند فرکانس و شدت حملات را کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. She wagged her finger with mock severity.
[ترجمه گوگل]انگشتش را با شدت مسخره تکان داد
[ترجمه ترگمان]با خشونت ساختگی انگشتش را تکان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با خشونت ساختگی انگشتش را تکان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Objective assessment of the severity of the problem was difficult.
[ترجمه گوگل]ارزیابی عینی از شدت مشکل دشوار بود
[ترجمه ترگمان]ارزیابی عینی شدت این مشکل دشوار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ارزیابی عینی شدت این مشکل دشوار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. The severity of the punishment should match the seriousness of the crime.
[ترجمه گوگل]شدت مجازات باید با شدت جرم مطابقت داشته باشد
[ترجمه ترگمان]شدت مجازات باید با جدیت این جنایت هماهنگ باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شدت مجازات باید با جدیت این جنایت هماهنگ باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. The disease ranges widely in severity.
[ترجمه گوگل]این بیماری از نظر شدت دامنه وسیعی دارد
[ترجمه ترگمان]این بیماری شدت زیادی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این بیماری شدت زیادی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
18. Several drugs are used to lessen the severity of the symptoms.
[ترجمه گوگل]چندین دارو برای کاهش شدت علائم استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]داروهای چندی برای کاهش شدت علایم به کار می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]داروهای چندی برای کاهش شدت علایم به کار می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید