تجزیه.
In each step, one or several instructions of a given program are decomposed into more detailed instructions.
در هر مرحله یک یا چند دستورالعمل از یک برنامه مشخص به دستورالعمل های دقیق تر تجزیه می شوند.
در هر مرحله یک یا چند دستورالعمل از یک برنامه مشخص به دستورالعمل های دقیق تر تجزیه می شوند.
/ˈsɛvərɪŋ/
Severing as a noun refers to the act or process of cutting off, separating, or ending something. It denotes the state
or condition resulting from such an action.
✍️ به عنوان یک اسم به معنای عمل یا فرآیند جدا کردن، بریدن یا پایان دادن به چیزی است. این اصطلاح به حالت یا شرایط ناشی از چنین عملی اشاره دارد.
... [مشاهده متن کامل]
✍️✍️ نماد یک شکست یا پایان قاطع که اغلب به معنای تغییر یا تحول قابل توجهی در یک رابطه، ارتباط یا وضعیت می باشد.
👈مترادف؛ Separation, disconnection, rupture, detachment, breakup
👇مثال؛
Legal Context: "The severing of the contract left both parties in a difficult situation. " 📜⚖️
Personal Relationships: "The severing of their friendship was hard on both of them. " 💔🔗
Business Decisions: "The company's severing of ties with its supplier impacted its supply chain. " 📉🤝
✍️ به عنوان یک اسم به معنای عمل یا فرآیند جدا کردن، بریدن یا پایان دادن به چیزی است. این اصطلاح به حالت یا شرایط ناشی از چنین عملی اشاره دارد.
... [مشاهده متن کامل]
✍️✍️ نماد یک شکست یا پایان قاطع که اغلب به معنای تغییر یا تحول قابل توجهی در یک رابطه، ارتباط یا وضعیت می باشد.
👈مترادف؛ Separation, disconnection, rupture, detachment, breakup
👇مثال؛
Legal Context: "The severing of the contract left both parties in a difficult situation. " 📜⚖️
severing of limbs قطع اعضاء ( در علم حقوق )
قطع کردن٬ بریدن٬ جدا کردن٬ انقطاع