1. severe cold
سرمای سخت
2. severe criticism
انتقاد شدید
3. severe difficulties
مشکلات شدید
4. severe to the point of cruelty
سختگیر تا حد ظلم
5. a severe blow
ضربه ی ستهم
6. a severe financial hurt
آسیب شدید مالی
7. a severe locust invasion
هجوم شدید ملخ
8. a severe pain
درد شدید
9. a severe reaction
واکنش شدید
10. a severe teacher
معلم سختگیر
11. a severe test
آزمون دشوار
12. under severe conditions
تحت شرایط دشوار
13. subject to severe droughts
در معرض خشکسالی های شدید
14. an economic crisis, severe and of long continuance
یک بحران اقتصادی شدید و درازمدت
15. he launched into a severe criticism of the u. n.
او سخت سرگرم انتقاد از سازمان ملل شد.
16. the collision was so severe that the backseat passengers of the car were catapulted against the dashboard
تصادم به قدری شدید بود که سرنشینان صندلی عقب اتومبیل به طرف داشبرد پرت شدند.
17. she was dressed in a severe black coat
یک پالتو ساده و سیاه به تن داشت.
18. the government had to take severe measures
دولت مجبور شد دست به اقدام شدید بزند.
19. the government has been very severe about certain films
دولت در مورد برخی فیلم ها خیلی سختگیری کرده است.
20. this coast is exposed to severe northerly winds
این ساحل در معرض بادهای شدید شمالی قرار دارد.
21. his criticism of the government was severe and a bit unfair
انتقاد او از دولت شدید و تا اندازه ای غیر منصفانه بود.
22. the death of her husband was a severe blow to batool
مرگ شوهر برای بتول ضربه ی بزرگی بود.
23. when she saw me, her expression became severe
وقتی که مرا دید قیافه اش درهم رفت.
24. My uncle became severe when I was late.
[ترجمه محیا قره خانی نژاد] عمویم/داییم وقتی دیر رسیدم ، خشمگین شد .|
[ترجمه گوگل]وقتی دیر رسیدم عمویم شدید شد[ترجمه ترگمان]وقتی دیر کردم عموم جدی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
25. The Roman Empire came under severe pressure from the barbarians across the Rhine.
[ترجمه گوگل]امپراتوری روم تحت فشار شدید بربرها در سراسر راین قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]امپراطوری روم از سوی وحشیان رودخانه راین به شدت تحت فشار شدید قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]امپراطوری روم از سوی وحشیان رودخانه راین به شدت تحت فشار شدید قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
26. This is a school for children with severe learning difficulties.
[ترجمه گوگل]این مدرسه برای کودکانی است که مشکلات یادگیری شدید دارند
[ترجمه ترگمان]این یک مدرسه برای کودکان با مشکلات یادگیری شدید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این یک مدرسه برای کودکان با مشکلات یادگیری شدید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
27. He developed a severe migraine headache.
[ترجمه گوگل]او دچار سردرد شدید میگرنی شد
[ترجمه ترگمان]سردرد شدیدی به سراغش آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سردرد شدیدی به سراغش آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
28. The judge meted out severe penalties.
[ترجمه گوگل]قاضی مجازات شدیدی را در نظر گرفت
[ترجمه ترگمان]قاضی مجازات های شدیدی را در نظر گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قاضی مجازات های شدیدی را در نظر گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
29. Strikes are causing severe disruption to all train services.
[ترجمه گوگل]اعتصابات باعث اختلال شدید در کلیه خدمات قطار شده است
[ترجمه ترگمان]حملات باعث اخلال در تمام خدمات آموزش و پرورش می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حملات باعث اخلال در تمام خدمات آموزش و پرورش می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
30. Severe migraine can be treated with a drug which constricts the blood vessels.
[ترجمه گوگل]میگرن شدید را می توان با دارویی که رگ های خونی را منقبض می کند درمان کرد
[ترجمه ترگمان]میگرن شدید را می توان با دارویی که رگ های خونی را آلوده می کند، درمان کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]میگرن شدید را می توان با دارویی که رگ های خونی را آلوده می کند، درمان کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید