severance pay

/ˈsevərənsˈpeɪ//ˈsevərənspeɪ/

پاداش خاتمه خدمت یا انفصال (در صورت حسن سابقه)، حق سنوات خدمت

جمله های نمونه

1. Employees will get two weeks of severance pay for every year of service.
[ترجمه گوگل]کارمندان به ازای هر سال خدمت، دو هفته حقوق پایان کار دریافت خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]کارمندان دو هفته مرخصی برای هر سال خدمت دریافت خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We were offered 13 weeks' severance pay.
[ترجمه گوگل]به ما 13 هفته حقوق پایان کار پیشنهاد شد
[ترجمه ترگمان] ما برای پرداخت حقوق ۱۳ هفته حقوق گرفتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She received three months of severance pay.
[ترجمه گوگل]او سه ماه حقوق اخراج دریافت کرد
[ترجمه ترگمان]اون سه ماه از حقوقش رو دریافت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The exact amount of the severance pay is set by a collective agreement.
[ترجمه گوگل]میزان دقیق دستمزد پایان خدمت توسط یک قرارداد جمعی تعیین می شود
[ترجمه ترگمان]میزان دقیق حقوق پرداختی توسط یک قرارداد جمعی تعیین شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The maximum total severance pay required in China is three times the local average monthly wage times 12 years worked.
[ترجمه گوگل]حداکثر دستمزد کل مورد نیاز برای اخراج در چین سه برابر میانگین دستمزد ماهانه محلی در ۱۲ سال کار است
[ترجمه ترگمان]حداکثر حقوق پرداختی مورد نیاز در چین سه برابر متوسط ماهیانه دست مزد ماهانه ۱۲ سال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. What's new is 2 million in severance pay.
[ترجمه گوگل]تازه 2 میلیون پاداش پایان کار است
[ترجمه ترگمان]۲ میلیون در پرداخت هزینه ها ۲ میلیون دلار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Of the $ 27 million charge, about $ 15 million relates to severance pay and plant closures.
[ترجمه گوگل]از هزینه 27 میلیون دلاری، حدود 15 میلیون دلار مربوط به حقوق بازپرداخت و تعطیلی کارخانه است
[ترجمه ترگمان]از ۲۷ میلیون دلار هزینه، حدود ۱۵ میلیون دلار مربوط به قطع حقوق و تعطیلی کارخانه می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The council also agreed to pay moving expenses and provide six months severance pay should they later fire him.
[ترجمه گوگل]شورا همچنین با پرداخت هزینه های جابجایی و پرداخت 6 ماه غرامت در صورت اخراج وی موافقت کرد
[ترجمه ترگمان]این شورا همچنین موافقت کرد که هزینه های حرکت را پرداخت کرده و شش ماه مرخصی برای آن ها فراهم کند تا بعدا او را اخراج کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Sources said that they have been given six weeks to finish their assignments and another four weeks' severance pay.
[ترجمه گوگل]منابع گفتند که به آنها شش هفته مهلت داده شده تا وظایف خود را به پایان برسانند و چهار هفته دیگر نیز دستمزد اخراج شده اند
[ترجمه ترگمان]منابع گفتند که به آن ها شش هفته فرصت داده شده است تا تکالیف خود را به اتمام برسانند و چهار هفته دیگر به مرخصی بپردازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He would not answer questions about the lack of severance pay.
[ترجمه گوگل]او به سؤالات مربوط به عدم پرداخت دستمزد پاسخ نمی دهد
[ترجمه ترگمان]او به سوالاتی در مورد فقدان پول پرداختی پاسخ نداد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We were relatively lucky; major plant closures require 60 days' notice, and we received severance pay.
[ترجمه گوگل]ما نسبتا خوش شانس بودیم تعطیلی کارخانه های بزرگ به 60 روز اخطار نیاز دارد و ما حقوق پایان کار دریافت کردیم
[ترجمه ترگمان]ما نسبتا خوش شانس بودیم؛ تعطیلی عمده کارخانه به ۶۰ روز اخطار نیاز داشت، و ما پول پرداختی دریافت کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. For seafarers paid on monthly basis : a three - month severance pay based on the average wage.
[ترجمه گوگل]برای دریانوردان که به صورت ماهانه پرداخت می شوند: یک دستمزد سه ماهه بر اساس میانگین دستمزد
[ترجمه ترگمان]دریانوردان برای دریانوردان به صورت ماهیانه پرداخت می کنند: حقوق ماهانه سه ماه براساس درآمد متوسط
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Those laid off received their regular checks, plus vacation and severance pay.
[ترجمه گوگل]کسانی که بیکار شده بودند چک های منظم خود را به اضافه حقوق مرخصی و پایان کار دریافت کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها چک های منظم خود را دریافت کردند، به اضافه تعطیلات و حقوق مدنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. If you still want money, then it isn't an alimony, it's severance pay.
[ترجمه گوگل]اگر باز هم پول می خواهید، پس نفقه نیست، پاداش پایان کار است
[ترجمه ترگمان]اگر هنوز پول می خواهید، پس خرجی هم ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حقوق] وجوه پرداختی بابت انفصال از خدمت، وجه باز خرید خدمت

انگلیسی به انگلیسی

• money paid for compensation, money paid for damage that was caused

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل های فارسی:
حق قطع همکاری / مزایا یا پاداش پایان خدمت / غرامت اخراج / پرداخت جدایی
در زبان حقوقی و منابع انسانی:
پرداختی که کارفرما هنگام قطع همکاری با کارمند ( اخراج، تعدیل نیرو، یا بازنشستگی زودهنگام ) به او می پردازد
...
[مشاهده متن کامل]

________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. ** ( حقوقی – جبرانی ) :**
مبلغی که به عنوان غرامت یا مزایا به کارمند پرداخت می شود پس از پایان قرارداد کاری، به ویژه در مواردی که اخراج یا تعدیل نیرو بدون تقصیر مستقیم کارمند باشد
مثال: The company offered severance pay to all laid - off employees.
شرکت به همه ی کارکنان تعدیل شده حق قطع همکاری پرداخت کرد.
2. ** ( مالی – توافقی ) :**
ممکن است بر اساس قرارداد، سیاست داخلی شرکت، یا توافق فردی تعیین شود و شامل حقوق پایه، مزایا، یا حتی مشاوره شغلی باشد
مثال: His severance package included three months’ salary and health benefits.
بسته ی پایان خدمتش شامل سه ماه حقوق و مزایای درمانی بود.
3. ** ( اجتماعی – حمایتی ) :**
در برخی کشورها، پرداخت *severance* اجباری است و هدف آن حمایت از کارمند در دوره ی گذار شغلی است
مثال: Labor laws require severance pay for employees with over one year of service.
قوانین کار پرداخت حق قطع همکاری برای کارکنان با بیش از یک سال سابقه را الزامی می دانند.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
termination compensation – separation pay – dismissal benefits – exit package – redundancy pay