seventh heaven

/ˈsevənθˈhevən//ˈsevnθˈhevən/

آسمان هفتم، عرش اعلا، عرش اعلا کامیابی، سعادت، خوشی کامل، بهشت برین

جمله های نمونه

1. Now that he's been promoted he's in seventh heaven.
[ترجمه گوگل]اکنون که او ارتقا یافته است، او در آسمان هفتم است
[ترجمه ترگمان]حالا که او ترفیع گرفته، در آسمان هفتم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She was in the seventh heaven of rapture.
[ترجمه گوگل]او در آسمان هفتم خلسه بود
[ترجمه ترگمان]او در آسمان هفتم شور و شوق بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Since they got married, they've been in seventh heaven.
[ترجمه گوگل]از زمانی که ازدواج کردند، آنها در آسمان هفتم بودند
[ترجمه ترگمان]از وقتی ازدواج کردن، در آسمان هفتم بوده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He was in seventh heaven, so excited.
[ترجمه گوگل]او در آسمان هفتم بود، خیلی هیجان زده بود
[ترجمه ترگمان]او در آسمان هفتم سیر می کرد، خیلی هیجان زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. My good friends of masher persuasion are in seventh heaven when they have the opportunity of admiring eight pretty faces.
[ترجمه گوگل]دوستان خوب من متقاعد کننده ماشر در آسمان هفتم هستند که این فرصت را دارند که هشت چهره زیبا را تحسین کنند
[ترجمه ترگمان]دوستان خوب من در masher در آسمان هفتم هستند که فرصت تحسین کردن هشت چهره زیبا را دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But Leonora was in seventh heaven.
[ترجمه گوگل]اما لئونورا در آسمان هفتم بود
[ترجمه ترگمان]اما لئون ورا در آسمان هفتم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. By the sphinx, you will reach seventh heaven, Sir Robert!
[ترجمه گوگل]با ابوالهول، به آسمان هفتم خواهید رسید، سر رابرت!
[ترجمه ترگمان]در پناه این ابوالهول، تو به بهشت هفتم می رسی، سر رابرت!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He was in his seventh heaven, transported with delight.
[ترجمه گوگل]او در آسمان هفتم خود بود، با لذت منتقل شد
[ترجمه ترگمان]او در آسمان هفتم سیر می کرد، سرشار از شادی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The little fellow was in seventh heaven, playing with the other children the beach.
[ترجمه گوگل]هموطن کوچولو در بهشت ​​هفتم بود و با بچه های دیگر ساحل بازی می کرد
[ترجمه ترگمان]مرد کوچک در آسمان هفتم بود و با بچه های دیگر ساحل بازی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The children are in the seventh heaven with their new toys.
[ترجمه گوگل]بچه ها با اسباب بازی های جدیدشان در آسمان هفتم هستند
[ترجمه ترگمان]بچه ها با اسباب بازی های جدید خود در آسمان هفتم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He was in his seventh heaven.
[ترجمه گوگل]او در آسمان هفتم خود بود
[ترجمه ترگمان]او در آسمان هفتم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. If you are in seventh heaven, you are extremely happy.
[ترجمه گوگل]اگر در آسمان هفتم هستید، بسیار خوشحال هستید
[ترجمه ترگمان]اگر در آسمان هفتم باشی، خیلی خوشحال هستی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He was in the very seventh heaven of delight when she consented to be his wife.
[ترجمه گوگل]زمانی که او رضایت داد همسرش شود، در آسمان هفتم لذت بود
[ترجمه ترگمان]وقتی موافقت کرد که همسرش باشد، او در آسمان هفتم غرق شادی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Dick has been seventh heaven ever since he fell in love.
[ترجمه گوگل]دیک از زمانی که عاشق شد بهشت ​​هفتم بوده است
[ترجمه ترگمان]از آخرین باری که عاشق شده، دیک هفتمین بهشت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The kids are in seventh heaven and, frankly, I'm pretty thrilled myself.
[ترجمه گوگل]بچه ها در آسمان هفتم هستند و صادقانه بگویم، من خودم بسیار هیجان زده هستم
[ترجمه ترگمان]بچه ها در آسمان هفتم هستند و رک و پوست کنده، خودم هم هیجان زده هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• happy, blissful, on top of the world

پیشنهاد کاربران

خیلی خوشحال بودن
از شدت هیجان در آسمون هفتم سیر کردن
We were on cloud nine, so excited
We were in seventh heaven, so excited
از شادی در پوست خود نگنجیدن
بسیار شادبودن
Be in seventh heaven
مثه خودمون که میگیم از شادی تو اسمون هفتم سیر میکنم

بپرس