- یر به یر کردن
🔸 معادل فارسی:
حساب رو صاف کردن / تلافی کردن / انتقام گرفتن / تسویه حساب کردن
در زبان محاوره ای:
حسابشو رسید، حالشو گرفت، گذاشتش سر جاش، تلافی شو درآورد
________________________________________
... [مشاهده متن کامل]
🔸 تعریف ها:
1. ( احساسی – انتقامی ) :
انجام عملی برای جبران آسیبی که قبلاً دیده ای، معمولاً با هدف انتقام یا برقراری عدالت شخصی
مثال: He waited years to settle the score with his rival.
سال ها صبر کرد تا با رقیبش حساب رو صاف کنه.
2. ( دراماتیک – داستانی ) :
بیان لحظه ای از رویارویی نهایی، معمولاً در فیلم ها، رمان ها یا روایت های پرتنش
مثال: The final scene was all about settling the score.
صحنه ی آخر کاملاً درباره ی تسویه حساب بود.
3. ( محاوره ای – رقابتی ) :
گاهی برای جبران شکست یا بازگرداندن تعادل در رقابت ها یا دعواهای شخصی
مثال: I lost last time, but tonight I’ll settle the score.
دفعه ی قبل باختم، ولی امشب حساب رو می رسونم.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
get even – retaliate – take revenge – pay back – square up – close the chapter
حساب رو صاف کردن / تلافی کردن / انتقام گرفتن / تسویه حساب کردن
در زبان محاوره ای:
حسابشو رسید، حالشو گرفت، گذاشتش سر جاش، تلافی شو درآورد
________________________________________
... [مشاهده متن کامل]
🔸 تعریف ها:
1. ( احساسی – انتقامی ) :
انجام عملی برای جبران آسیبی که قبلاً دیده ای، معمولاً با هدف انتقام یا برقراری عدالت شخصی
مثال: He waited years to settle the score with his rival.
سال ها صبر کرد تا با رقیبش حساب رو صاف کنه.
2. ( دراماتیک – داستانی ) :
بیان لحظه ای از رویارویی نهایی، معمولاً در فیلم ها، رمان ها یا روایت های پرتنش
مثال: The final scene was all about settling the score.
صحنه ی آخر کاملاً درباره ی تسویه حساب بود.
3. ( محاوره ای – رقابتی ) :
گاهی برای جبران شکست یا بازگرداندن تعادل در رقابت ها یا دعواهای شخصی
مثال: I lost last time, but tonight I’ll settle the score.
دفعه ی قبل باختم، ولی امشب حساب رو می رسونم.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
تسویه حساب
ترتیب دادن مبارزه
ترتیب دادن مبارزه