جا افتادن
ساکن شدن
عادی شدن
ارام ماندن
به چیزی عادت کردن
settle into new job
مستقر شدن
لم دادن
سازگار شدن و وفق شدن با چیز جدیدی مثلا سبک زندگی یا مکان جدید یاشغل جدید
https://www. macmillandictionary. com/dictionary/british/settle - into
استقرار گرفتن در مکانی ( ساکن شدن در خانه )
جاگیر شدن