1. irish setter
سگ پرنده یاب ایرلندی
2. This setter can point pheasant extraordinarily well.
[ترجمه گوگل]این ستر می تواند به طور فوق العاده ای به قرقاول اشاره کند
[ترجمه ترگمان]این setter میتونه قرقاول رو به طور فوق العاده خوب نشون بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این setter میتونه قرقاول رو به طور فوق العاده خوب نشون بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. It featured familiar breeds such as pointers, setters, and spaniels.
[ترجمه گوگل]این نژاد دارای نژادهای آشنا مانند اشاره گر، ستتر و اسپانیل بود
[ترجمه ترگمان]آن شامل گونه های آشنا مانند نشانگرهای، setters، و spaniels است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن شامل گونه های آشنا مانند نشانگرهای، setters، و spaniels است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He has grown quite friendly with a red setter and its woman, in a polite sort of way.
[ترجمه گوگل]او با یک ستتر قرمز و زنش کاملاً دوستانه شده است، به نوعی مودبانه
[ترجمه ترگمان]او با یک سگ پشمالو و آن زن، کام لا دوستانه رفتار کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او با یک سگ پشمالو و آن زن، کام لا دوستانه رفتار کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Moreover, Evian wanted to remain the trend - setter of the category, by proposing a real collector's item.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، Evian می خواست با پیشنهاد یک آیتم کلکسیونر واقعی، همچنان روند - تنظیم کننده این دسته باشد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، آب معدنی می خواست با پیشنهاد یک مورد جمع کننده واقعی، از نژاد خود باقی بماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، آب معدنی می خواست با پیشنهاد یک مورد جمع کننده واقعی، از نژاد خود باقی بماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Finnegan - our Red & White Irish Setter, loves the lounge, chips and ice blocks.
[ترجمه گوگل]Finnegan - ستر ایرلندی قرمز و سفید ما، عاشق سالن، چیپس و بلوکهای یخ است
[ترجمه ترگمان]\"Finnegan\" (Red &)قرمز ما، \"setter Irish\"، عاشق سالن استراحت، چیپ ها و قطعات یخ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]\"Finnegan\" (Red &)قرمز ما، \"setter Irish\"، عاشق سالن استراحت، چیپ ها و قطعات یخ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. While the above getter / setter methods are trivial, the real value of bijection via getter / setter methods is that you can add custom logic to manipulate the bijection process.
[ترجمه گوگل]در حالی که روش های گیرنده / تنظیم کننده فوق بی اهمیت هستند، ارزش واقعی bijection از طریق روش های گیرنده / تنظیم کننده این است که می توانید منطق سفارشی را برای دستکاری فرآیند bijection اضافه کنید
[ترجمه ترگمان]در حالی که متودهای بالا getter جزیی هستند، ارزش واقعی of از طریق روش های getter و setter این است که شما می توانید منطق سفارشی را برای دستکاری فرآیند bijection اضافه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در حالی که متودهای بالا getter جزیی هستند، ارزش واقعی of از طریق روش های getter و setter این است که شما می توانید منطق سفارشی را برای دستکاری فرآیند bijection اضافه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The Gordon Setter is alert, gay, interested, and confident.
[ترجمه گوگل]گوردون ستر هوشیار، همجنس گرا، علاقه مند و با اعتماد به نفس است
[ترجمه ترگمان]گوردون setter هوشیار، بشاش، علاقه مند، و بااعتماد به نفس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گوردون setter هوشیار، بشاش، علاقه مند، و بااعتماد به نفس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The structure of the outer drum - type setter is ideally suited to plate.
[ترجمه گوگل]ساختار درام بیرونی - نوع تنظیم کننده به طور ایده آل برای صفحه مناسب است
[ترجمه ترگمان]ساختار استخوان گونه بیرونی به طور ایده آل برای بشقاب مناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ساختار استخوان گونه بیرونی به طور ایده آل برای بشقاب مناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Image setter: A device for output of computer typesetting and graphics using photographic materials such as film or bromide paper .
[ترجمه گوگل]تنظیم کننده تصویر: دستگاهی برای خروجی حروفچینی و گرافیک کامپیوتری با استفاده از مواد عکاسی مانند فیلم یا کاغذ بروماید
[ترجمه ترگمان]ضبط تصویر: دستگاهی برای خروجی of رایانه ای و گرافیک با استفاده از مواد عکاسی مانند کاغذ یا کاغذ برمید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ضبط تصویر: دستگاهی برای خروجی of رایانه ای و گرافیک با استفاده از مواد عکاسی مانند کاغذ یا کاغذ برمید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The Gordon Setter has plenty of bone and substance.
[ترجمه گوگل]گوردون ستر استخوان و مواد فراوانی دارد
[ترجمه ترگمان]گوردون setter \"کلی استخوان و مواد داره\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گوردون setter \"کلی استخوان و مواد داره\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Fortunately the ESB provides a message element setter mediation primitive that can be used to inspect the incoming message format and add some information to the outgoing message header.
[ترجمه گوگل]خوشبختانه ESB یک واسطه اولیه تنظیم کننده عنصر پیام را ارائه می دهد که می تواند برای بررسی قالب پیام ورودی و افزودن برخی اطلاعات به سرصفحه پیام خروجی استفاده شود
[ترجمه ترگمان]خوشبختانه the یک عنصر پیام primitive را ارایه می دهد که می تواند برای بازرسی فرمت پیام ورودی و اضافه کردن برخی اطلاعات به سرآمد پیام ارسالی مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خوشبختانه the یک عنصر پیام primitive را ارایه می دهد که می تواند برای بازرسی فرمت پیام ورودی و اضافه کردن برخی اطلاعات به سرآمد پیام ارسالی مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The puzzle setter provides a partially completed grid.
[ترجمه گوگل]تنظیم کننده پازل یک شبکه نیمه کامل را فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]این puzzle یک شبکه کامل را ارایه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این puzzle یک شبکه کامل را ارایه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. If you misspell the property name in the setter, or rename the property, then it will silently fail.
[ترجمه گوگل]اگر نام ویژگی را در تنظیم کننده اشتباه املایی کنید، یا نام ویژگی را تغییر دهید، بیصدا ناموفق میشود
[ترجمه ترگمان]اگر نام ملک را با نام خود ثبت کنید، یا نام ملک را تغییر دهید، در سکوت شکست خواهد خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر نام ملک را با نام خود ثبت کنید، یا نام ملک را تغییر دهید، در سکوت شکست خواهد خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید