set to go

پیشنهاد کاربران

🔹 معادل های فارسی: آماده ی حرکت، در حالت شروع، همه چی ردیفه
محاوره ای: آماده ایم بزنیم به دل کار / وقتشه بریم / همه چی آماده ست
🔹 مترادف ها: ready to go / good to go / all set / prepared / ready for action / geared up / primed
...
[مشاهده متن کامل]

🔹 مثال ها:
We’ve packed everything—we’re set to go. همه چی رو جمع کردیم—آماده ایم بریم.
The team is set to go for the big presentation. تیم برای ارائه ی بزرگ کاملاً آماده ست.
I’ve studied hard and I’m set to go for the exam. حسابی درس خوندم و آماده ام برای امتحان.