از خواب غفلت در آوردن _ شفاف سازی کردن
Also : put the record straight
از اشتباه در آوردن ( فردی ) ؛ ارائه حقایق در مورد چیزی که افراد درک یا تصور نادرستی در مورد آن دارند.
... [مشاهده متن کامل]
بذار در مورد اتفاقی که هفته ی قبل افتاد از اشتباه در بیارمت ( شفاف سازی کنم؛ مطلب رو روشن کنم ) .
اما شرکتی که اطلاعات اشتباهی را درباره خود در یک گزارش می بیند، می تواند زمان سخت و آزار دهنده ای را برای اصلاح درک نادرست ایجاد شده توسط گزارش تجربه کند.
رابی: این مبلغ هزار و پانصد دلار در دسته های صدتایی است.
بیل: این از کجاست؟
رابی: بابای پولدار من.
بیل: از چه موقع؟
رابی: مدتی است که این پول رو دارم. فقط می خواستم مطمئن بشم که در مورد خرید قایق [و ماهیگیری] جدی هستی.
بیل: من؟ تو چطور؟
رابی: خب. مشخصاً. . . برای اینکه حرف بی راهی نزده باشم، برای من، صید ماهی سالمون، مسئله ی مرگ و زندگی نیست. من عادت دارم با پول بابام زندگی کنم. در واقع، صادقانه بگم، به جایی رسیدم که از خرج کردن پولش خیلی لذت می برم.
* نمایشنامه ی ماهیگیری - اثر مایکل ولر
فقط میخواستم ثابت کنم که . . .
شفاف سازی و گفتن یک حقیقت و واقعیت که بر خلاف باورهای نادرست قبل است
سابقه ی امری را دقیقا و صادقانه بیان کردن
رفع سو تفاهم کردن
شرح صحیح چیزی را دادن
رفع سو تفاهم کردن
شرح صحیح چیزی را دادن
مطلب را روشن کردن
گفتن حقیقت درباره چیزی به دیگران ( زیرا گوینده می خواهد مطمئن شود که شنونده حقیقت را فهمیده است. )
گفتن حقیقت درباره چیزی به دیگران ( بعد از اینکه افراد قبلی درباره آن موضوع به دیگران حقیقت را نگفته اند. )
... [مشاهده متن کامل]
درست کردن اشتباه یا سوء برداشت دیگران
به عنوان مثال :
حساب کتاب رو صاف کردن
ذهنیت اشتباه کسی را درست کردن
شفاف سازی
برای معانی بیشتر مدخل put the record straight را ببینید
برای معانی بیشتر مدخل put the record straight را ببینید
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)