set over


روی چیزی قرار دادن، نصب کردن

جمله های نمونه

1. A large green awning is set over the glass window to shelter against the sun.
[ترجمه گوگل]یک سایه بان سبز بزرگ بر روی پنجره شیشه ای قرار دارد تا در برابر آفتاب محافظت شود
[ترجمه ترگمان]یک سایبان بزرگ سبز برای پناه دادن به خورشید روی پنجره شیشه ای قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He was set over the Dept. Communication.
[ترجمه گوگل]او در بخش ارتباطات قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]او در وزارت دفاع قرار گرفت ارتباط
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Melt chocolate in bowl set over simmering water, brush over leaves.
[ترجمه گوگل]شکلات را در کاسه ای که روی آب در حال جوش قرار می گیرد ذوب کنید، روی برگ ها بمالید
[ترجمه ترگمان]شکلات به کاسه شده در کاسه، بر روی آب آرام، برس بر روی برگ ها ذوب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Cover top of colander with wax paper and set over sink to drain 2hours.
[ترجمه گوگل]روی آبکش را با کاغذ مومی بپوشانید و 2 ساعت روی سینک بگذارید تا آبکش شود
[ترجمه ترگمان]بالای colander را با کاغذ موم بپوشانید و بر روی سینک ظرف شویی قرار دهید تا ۲ ساعت تخلیه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Set over four exciting levels, Crystal Kingdom Dizzy has our ovoid hero seeking the three treasures of Zeffar.
[ترجمه گوگل]در چهار سطح هیجان انگیز، کریستال پادشاهی دیزی قهرمان تخم مرغی ما را دارد که به دنبال سه گنج زفار است
[ترجمه ترگمان]در چهار سطح هیجان برانگیز، کریستال Kingdom که قهرمان ovoid ما است، به دنبال سه گنجینه Zeffar است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We had ended 1995 watching the sun set over the Grand Canyon.
[ترجمه گوگل]ما سال 1995 را با تماشای غروب خورشید بر فراز گراند کنیون به پایان رساندیم
[ترجمه ترگمان]ما در سال ۱۹۹۵ به تماشای غروب خورشید در گرند کنیون بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In this tale, set over 20 years before Episode II when Obi-Wan Kenobi was a 17-year old Padawan, Jocasta serves in her role as Temple archivist, and briefs Jedi before they depart on field missions.
[ترجمه گوگل]در این داستان، که بیش از 20 سال قبل از قسمت دوم، زمانی که اوبی وان کنوبی یک پاداوان 17 ساله بود، اتفاق می‌افتد، جوکاستا در نقش خود به عنوان بایگانی معبد عمل می‌کند و جدی را قبل از رفتن به مأموریت‌های میدانی، آگاه می‌کند
[ترجمه ترگمان]در این داستان، بیش از ۲۰ سال قبل از اپیزود دوم زمانی که ابی - وان Kenobi یک Padawan ۱۷ ساله بود، Jocasta در نقش خود به عنوان معبد archivist خدمت کرد و قبل از این که آن ها در ماموریت های می دانی وارد شوند، به Jedi جدی تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Pass the mixture through a sieve set over a bowl to remove the raspberry pips.
[ترجمه گوگل]مخلوط را از صافی روی کاسه ای رد کنید تا هسته های تمشک جدا شود
[ترجمه ترگمان]the را از طریق الک عبور داد و روی یک کاسه قرار داد و هسته تمشک را از آن پاک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Excuse me. May I at the set over there?
[ترجمه گوگل]ببخشید آیا می توانم در مجموعه آنجا حضور داشته باشم؟
[ترجمه ترگمان] معذرت می خوام میشه برم اونجا؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In a medium saucepan set over medium heat, heat milk.
[ترجمه گوگل]در یک قابلمه متوسط ​​روی حرارت متوسط، شیر را گرم کنید
[ترجمه ترگمان]در یک ماهی تابه متوسط روی حرارت متوسط، شیر گرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He set over his share to his son - in - law .
[ترجمه گوگل]سهم خود را به دامادش واگذار کرد
[ترجمه ترگمان]او سهم خود را به داماد خود واگذار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Then said Boaz unto his servant that was set over the reapers, Whose damsel is this?
[ترجمه گوگل]آنگاه بوعز به غلام خود که بر دروگران گماشته شده بود گفت: این دختر کیست؟
[ترجمه ترگمان]سپس خطاب به نوکر خود گفت: این دوشیزه کدام است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He was set over the Translation Dept.
[ترجمه گوگل]او در بخش ترجمه مستقر شد
[ترجمه ترگمان]او در وزارت کار به کار گرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We found a cupboard set over the fireplace.
[ترجمه گوگل]یک کمد روی شومینه پیدا کردیم
[ترجمه ترگمان]روی بخاری دیواری یک قفسه پیدا کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• be inducted as a commander; move

پیشنهاد کاربران

غلبه/ سلطه/حکمرانی
1. رو یا بالای چیزی قرار دادن
2. بنا نهادن داستان، فیلم، بازی و. . . . همان طور که در بازه زمانی یکسان یا مدت زمان چیزی اتفاق می افتد.

بپرس