set one’s cap for

پیشنهاد کاربران

Set one’s cap for/at – meaning to try to attract, secure, or win someone as a romantic partner or spouse.
تلاش عاشقانه برای جذب کسی به عنوان شریک زندگی یا همسر؛ قاپ کسی را دزدیدن؛ شیفته کردن کسی؛ کسی را از نظر عشقی در تله انداختن؛ واله و شیدا کردن کسی؛ مجذوب کردن کسی
...
[مشاهده متن کامل]

Example 1: 👇
We all thought Mary had set her cap for John, but we were wrong.
همه ما فکر میکردیم که مِری می خواد قاپ جان رو بدزده ولی اشتباه می کردیم.
Example 2: 👇
The ladies of this town shall all be setting the caps for Mr. Rutherford now that his inheritance has left him quite wealthy.
حالا که میراثش کاملاً او را ثروتمند کرده، تمام خانم های این شهر باید سعی کنن تا آقای رادرفورد رو به تله ی عشقی خودشون بِندازن.
Example 3: 👇
If I were a little younger, I might have set my cap at him myself.
اگه یه کم جوون تر بودم شاید شیفته ی خودم می کردمش.
Example 4: 👇
ELIZABETH: Mr. Lincoln’s chief virtue is that he hides no part of his simple soul from anyone. He is the most amiable creature, to be sure, but as the husband of a highbred, high spirited young lady …
NINIAN: Quite so Elizabeth. Mary is high spirited and she's abnormally ambitious. That is just why she set her cap for him.
Abe Lincoln in Illinois - a play by Robert E. Sherwood
الیزابت: فضیلت اصلی آقای لینکلن این است که او هیچ بخشی از روح ساده خود را از کسی پنهان نمی کند. مطمئناً او دوست داشتنی ترین موجود است، اما به عنوان شوهر یک بانوی جوانِ اشراف زاده و جسور…
نینیان: کاملاً الیزابت. مری کاملا پر شور و شر و به طور غیرعادی جاه طلب است. به همین دلیل است که تلاش می کند تا فقط آبراهام لینکن را مجذوب خود کند.
* گفتگوی انتخابی: از نمایشنامه ی #آبراهام لینکن در ایلینوی، # اثر رابرت شِروود

set one’s cap for

بپرس