To start to do or deal with something. انجام دادن کاری، رفتن سر وقت کاری. مثال:I tried to apologize, but I think I set about it the wrong way. ترجمه پیشنهادی:من سعی کردم عذرخواهی کنم منتها فکر کنم راه را اشتباهی رفتم.+ عکس و لینک