1. a serving dish
بشقابی که در آن خوراک می دهند
2. before serving the ball, she bounced it once
پیش از زدن توپ یکبار آن را ورجهانید.
3. a curtain serving as the division between the kitchen and the living room
پرده ای به عنوان پاراوان بین آشپزخانه و اتاق نهارخوری
4. ice the champagne before serving
قبل از نوشیدن (بطری) شامپاین را در یخ بگذارید.
5. he was more interested in serving the mighty than the poor
او بیشتر علاقمند بود که به توانگران کمک کند تا به مسکینان
6. paryer is no other than serving mankind. . .
عبادت به جز خدمت خلق نیست. . .
7. he finished his food and ordered another serving
خوراک خود را تمام کرد و یک پرس دیگر سفارش داد.
8. i had a cup of tea and a large serving of cake
یک فنجان چای و یک تکه ی بزرگ کیک خوردم.
9. The number of prisoners serving life sentences has fallen.
[ترجمه گوگل]تعداد زندانیان حبس ابد کاهش یافته است
[ترجمه ترگمان]تعداد زندانیانی که به حبس ابد محکوم شده اند کاهش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تعداد زندانیانی که به حبس ابد محکوم شده اند کاهش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He was released on parole after serving two years.
[ترجمه گوگل]او پس از دو سال حبس به صورت مشروط آزاد شد
[ترجمه ترگمان]او پس از دو سال خدمت در آزادی مشروط آزاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او پس از دو سال خدمت در آزادی مشروط آزاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Prison order is rendered unstable by young inmates serving short sentences.
[ترجمه گوگل]حکم زندان توسط زندانیان جوانی که در حال گذراندن دوره های کوتاه مدت هستند، بی ثبات می شود
[ترجمه ترگمان]حکم زندان توسط زندانیان جوان که محکومیت کوتاهی را سرو می کنند، ناپایدار می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حکم زندان توسط زندانیان جوان که محکومیت کوتاهی را سرو می کنند، ناپایدار می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. This room has a dual purpose, serving as both a study and a dining room.
[ترجمه گوگل]این اتاق دو منظوره است و هم به عنوان اتاق مطالعه و هم به عنوان اتاق غذاخوری عمل می کند
[ترجمه ترگمان]این اتاق یک هدف دوگانه دارد که به عنوان یک اتاق مطالعه و هم یک اتاق ناهار خوری خدمت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این اتاق یک هدف دوگانه دارد که به عنوان یک اتاق مطالعه و هم یک اتاق ناهار خوری خدمت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. There was a serving spoon missing when Nina put the silverware back in its box.
[ترجمه گوگل]وقتی نینا ظروف نقره را در جعبه اش گذاشت، یک قاشق غذاخوری گم شده بود
[ترجمه ترگمان]وقتی نی نی کارد و چنگال نقره را در جعبه گذاشت، قاشق و چنگال را از دست دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وقتی نی نی کارد و چنگال نقره را در جعبه گذاشت، قاشق و چنگال را از دست دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. It is always a pleasure serving you.
[ترجمه علی] لذت میبرم از خدمت به شما همیشه|
[ترجمه گوگل]خدمت به شما همیشه باعث خوشحالی است[ترجمه ترگمان] همیشه از خدمت کردن به تو لذت می برم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. He was released from prison after serving two years of a five-year sentence.
[ترجمه گوگل]او پس از گذراندن دو سال حبس پنج ساله از زندان آزاد شد
[ترجمه ترگمان]او پس از دو سال محکومیت پنج ساله از زندان آزاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او پس از دو سال محکومیت پنج ساله از زندان آزاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. He was released from prison after serving a sentence of five years.
[ترجمه گوگل]وی پس از گذراندن محکومیت پنج ساله از زندان آزاد شد
[ترجمه ترگمان]او پس از محکومیت پنج سال زندان از زندان آزاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او پس از محکومیت پنج سال زندان از زندان آزاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. Shake the drink before serving it to froth it up.
[ترجمه گوگل]قبل از سرو نوشیدنی را تکان دهید تا کف کند
[ترجمه ترگمان]قبل از این که سرو صدا کند، بنوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قبل از این که سرو صدا کند، بنوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید