1. servile employment
شغل پست
2. a man of servile ancestry
مردی برده تبار
3. ahmad has a servile attitude toward his superiors
احمد نسبت به مافوق های خود رفتار نوکر مابانه ای دارد.
4. He is servile to his boss.
[ترجمه گوگل]او به رئیس خود خدمت می کند
[ترجمه ترگمان]مایه servile است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مایه servile است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He was subservient and servile.
[ترجمه گوگل]او مطیع و نوکر بود
[ترجمه ترگمان]مطیع و servile بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مطیع و servile بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I don't like his servile manner.
[ترجمه گوگل]رفتار نوکرانه اش را دوست ندارم
[ترجمه ترگمان]من رفتار servile را دوست ندارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من رفتار servile را دوست ندارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. An honest judge cannot be servile to public opinion.
[ترجمه گوگل]قاضی درستکار نمی تواند در خدمت افکار عمومی باشد
[ترجمه ترگمان]یک قاضی شریف نمی تواند به افکار عمومی پست باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک قاضی شریف نمی تواند به افکار عمومی پست باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. And there was nothing servile about them.
[ترجمه گوگل]و هیچ چیز نوکری در مورد آنها وجود نداشت
[ترجمه ترگمان]و هیچ چیز servile در این مورد وجود نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و هیچ چیز servile در این مورد وجود نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The head waiter made a servile fuss when they arrived and begged permission for a photograph to be taken for publicity purposes.
[ترجمه گوگل]گارسون وقتی رسیدند سروصدا کرد و التماس کرد که برای تبلیغات عکسی بگیرند
[ترجمه ترگمان]سر پیشخدمت هنگامی که رسیدند و از او اجازه خواستند عکسی برای اهداف تبلیغاتی گرفته شود، سرو صدا راه انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سر پیشخدمت هنگامی که رسیدند و از او اجازه خواستند عکسی برای اهداف تبلیغاتی گرفته شود، سرو صدا راه انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Away with slavish weeds and servile thoughts!
[ترجمه گوگل]دور از علف های هرز برده وار و افکار نوکرانه!
[ترجمه ترگمان]در آن دورها با علف های هرزه و افکار servile!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در آن دورها با علف های هرزه و افکار servile!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The cruel king and his servile courtiers entered the room.
[ترجمه گوگل]پادشاه ظالم و درباریان خدمتکارش وارد اتاق شدند
[ترجمه ترگمان]شاه ظالم و درباریان his وارد اتاق شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شاه ظالم و درباریان his وارد اتاق شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The driver asked in a servile tone for more instructions.
[ترجمه گوگل]راننده با لحن پرخاشگرانه دستورات بیشتری خواست
[ترجمه ترگمان]راننده با لحن servile به او دستور داد که بیش از این دستور بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]راننده با لحن servile به او دستور داد که بیش از این دستور بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He was young and hard-working, though annoyingly servile.
[ترجمه گوگل]او جوان و سخت کوش بود، هرچند به طرز آزاردهنده ای خدمتگزار بود
[ترجمه ترگمان]او جوان بود و سخت کار می کرد، هر چند که آزار دهنده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او جوان بود و سخت کار می کرد، هر چند که آزار دهنده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Their servile lives were spent in grovelling and cringing and toiling and running about like little dogs at the behest of their numerous masters.
[ترجمه گوگل]زندگی خدمتکارانه آنها به دستور اربابان بی شمارشان در غوغا کردن و هق هق کردن و زحمت کشیدن و دویدن مانند سگهای کوچک سپری شد
[ترجمه ترگمان]زندگی servile مانند سگ های کوچک خود را به دستور اربابان بی شمار خود به کار می بردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زندگی servile مانند سگ های کوچک خود را به دستور اربابان بی شمار خود به کار می بردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید