service provider

/ˈsɜrvəs prəˈvaɪdər//ˈsɜrvəs prəˈvaɪdər/

جمله های نمونه

1. So, ultimately, how do you choose a service provider?
[ترجمه گوگل]بنابراین، در نهایت، چگونه یک ارائه دهنده خدمات را انتخاب می کنید؟
[ترجمه ترگمان]بنابراین، در نهایت، چگونه یک ارائهکننده خدمات را انتخاب می کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Quarterly losses at Freeserve, Britain's biggest internet service provider, doubled to nearly $ 27m.
[ترجمه گوگل]زیان سه ماهه Freeserve، بزرگترین ارائه دهنده خدمات اینترنت بریتانیا، دو برابر شد و به نزدیک به 27 میلیون دلار رسید
[ترجمه ترگمان]Quarterly losses در Freeserve، بزرگ ترین ارائهکننده خدمات اینترنتی بریتانیا، برابر با ۲۷ میلیون دلار می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. These large companies have obvious advantages in the service provider business because of their well-known brand names.
[ترجمه گوگل]این شرکت های بزرگ به دلیل نام های تجاری معروف خود دارای مزایای آشکاری در تجارت ارائه دهنده خدمات هستند
[ترجمه ترگمان]این شرکت های بزرگ به دلیل نام تجاری معروف خود، مزیت های آشکاری در کسب وکار تامین کننده خدمات دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Hyperlink reference not valid., an experimental Internet service provider.
[ترجمه گوگل]مرجع ابرپیوند معتبر نیست, یک ارائه دهنده خدمات اینترنتی آزمایشی
[ترجمه ترگمان]مرجع Hyperlink معتبر نیست یک ارایه دهنده خدمات اینترنتی آزمایشی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They are rapidly entering the Internet service provider marketplace.
[ترجمه گوگل]آنها به سرعت در حال ورود به بازار ارائه دهندگان خدمات اینترنت هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها به سرعت وارد بازار تامین کننده خدمات اینترنت می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The service provider will register the domain name for the customer and act as the customer mail forwarder.
[ترجمه گوگل]ارائه‌دهنده خدمات، نام دامنه را برای مشتری ثبت می‌کند و به عنوان ارسال‌کننده ایمیل مشتری عمل می‌کند
[ترجمه ترگمان]ارایه دهنده خدمات نام دامنه را برای مشتری ثبت خواهد کرد و به عنوان مشتری پست الکترونیکی عمل خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. To do so, the service provider must have a way to communicate back with the service requester.
[ترجمه گوگل]برای انجام این کار، ارائه دهنده خدمات باید راهی برای برقراری ارتباط مجدد با درخواست کننده خدمات داشته باشد
[ترجمه ترگمان]برای انجام این کار، ارایه دهنده خدمات باید راهی برای ارتباط برقرار کردن با درخواست کننده خدمات داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. These parcels are then collected by a logistics service provider and are then taken to a transshipment center operated by the logistics service provider where they are sorted for store delivery.
[ترجمه گوگل]این بسته‌ها سپس توسط یک ارائه‌دهنده خدمات لجستیک جمع‌آوری می‌شوند و سپس به یک مرکز حمل و نقل که توسط ارائه‌دهنده خدمات لجستیک اداره می‌شود، برده می‌شوند و در آنجا برای تحویل به فروشگاه دسته‌بندی می‌شوند
[ترجمه ترگمان]این بسته ها سپس توسط ارایه دهنده خدمات تدارکات جمع آوری می شوند و سپس به مرکز transshipment که توسط ارایه دهنده خدمات لجیستیک اداره می شوند و برای تحویل ذخیره طبقه بندی می شوند، منتقل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. As the address parameter, and the underlying service provider will assign the most appropriate network address.
[ترجمه گوگل]به عنوان پارامتر آدرس، و ارائه دهنده خدمات اساسی، مناسب ترین آدرس شبکه را اختصاص می دهد
[ترجمه ترگمان]به عنوان پارامتر آدرس و ارایه دهنده خدمات اساسی مناسب ترین آدرس شبکه را تعیین خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. If you thought choosing a long-distance phone carrier was tough, wait until you select a service provider.
[ترجمه گوگل]اگر فکر می‌کردید انتخاب یک شرکت مخابراتی برای مسافت طولانی دشوار است، صبر کنید تا ارائه‌دهنده خدمات را انتخاب کنید
[ترجمه ترگمان]اگر فکر می کنید که انتخاب یک حامل تلفن از راه دور سخت است، صبر کنید تا یک ارایه دهنده سرویس را انتخاب کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Through the summer runup in technology stock prices, executives at the on-line service provider sat tight.
[ترجمه گوگل]در طول فصل تابستان در قیمت سهام فناوری، مدیران در ارائه‌دهنده خدمات آنلاین سخت نشسته‌اند
[ترجمه ترگمان]مدیران اجرایی در بخش خدمات آنلاین در طول تابستان در قیمت های سهام تکنولوژیکی محکم نشسته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Now it's the independent labels' turn to sue the music service provider for copyright infringement.
[ترجمه گوگل]اکنون نوبت به لیبل های مستقل رسیده است که از ارائه دهنده خدمات موسیقی به دلیل نقض حق چاپ شکایت کنند
[ترجمه ترگمان]اکنون این برچسب های مستقل هستند تا از ارایه دهنده خدمات موسیقی برای نقض کپی رایت شکایت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. To get on the Net, you simply connect your computer to any of these networked computers via an Internet Service Provider.
[ترجمه گوگل]برای ورود به شبکه، کافی است رایانه خود را از طریق یک ارائه دهنده خدمات اینترنتی به هر یک از این رایانه های شبکه متصل کنید
[ترجمه ترگمان]برای رسیدن به اینترنت، شما به سادگی کامپیوتر خود را به هر یک از این کامپیوترهای شبکه سازی شده از طریق یک عرضه کننده خدمات اینترنتی متصل می کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. You may instead be using software from an Internet service provider or from the company that bundled software with your computer.
[ترجمه گوگل]در عوض ممکن است از نرم‌افزار یک ارائه‌دهنده خدمات اینترنتی یا شرکتی استفاده کنید که نرم‌افزار را با رایانه شما همراه کرده است
[ترجمه ترگمان]شما ممکن است به جای استفاده از نرم افزار یک ارایه دهنده خدمات اینترنت و یا از شرکتی که نرم افزار را با کامپیوتر خود متصل کرده است، استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Also, in a span of one year, the Internet service provider world has changed dramatically.
[ترجمه گوگل]همچنین، در یک بازه زمانی یک ساله، دنیای ارائه دهندگان خدمات اینترنت به شدت تغییر کرده است
[ترجمه ترگمان]همچنین، در طول یک سال، دنیای ارائه خدمات اینترنتی به طور چشمگیری تغییر کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] تأمین کننده ی خدمات - شرکتی که خدمات کامپیوتری یا شبکه ای به مشتریان ارائه می دهد. نگاه کنید به access provider; Internet .
[برق و الکترونیک] ارایه کننده خدمات

انگلیسی به انگلیسی

• company which provides internet access for a fee or by public subsidization

پیشنهاد کاربران

فراهمگر زاوَرش
( Farāhamgare zāvarsh )
�فراهمگر� ( provider ) و �زاوَرْش� ( service )
( شرکت ) خدمات دهنده
( شرکت ) ارائه دهندۀ خدمات
service provider ( مهندسی مخابرات )
واژه مصوب: فراهم ساز خدمات
تعریف: شخص حقیقی یا حقوقی که به مشتریان خود خدمات یا اطلاعات ارائه می دهد

بپرس