service program

/ˈsɜːrvəsˈproʊɡræm//ˈsɜːvɪsˈprəʊɡræm/

برنامه خدماتی

جمله های نمونه

1. He later worked with juvenile delinquents in a Florida youth services program.
[ترجمه گوگل]او بعداً در یک برنامه خدمات جوانان در فلوریدا با نوجوانان بزهکار کار کرد
[ترجمه ترگمان]او بعدها با بزهکاری نوجوانان در برنامه خدمات جوانان در فلوریدا هم کاری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. There will be no sabotage of the civil service program during my administration.
[ترجمه گوگل]در طول دولت من هیچ خرابکاری در برنامه خدمات ملکی وجود نخواهد داشت
[ترجمه ترگمان]هیچ خرابکاری در برنامه خدمات شهری در طول حکومت من وجود نخواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Rotaract is Rotary International's service program for people ages 18 –30.
[ترجمه گوگل]Rotaract برنامه خدماتی Rotary International برای افراد 18 تا 30 ساله است
[ترجمه ترگمان]Rotaract برنامه خدمات روتاری برای افراد در سنین ۱۸ دسامبر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The main program, interrupt service program and subroutine were designed by use of modeling develop ways.
[ترجمه گوگل]برنامه اصلی، برنامه سرویس وقفه و برنامه فرعی با استفاده از روشهای توسعه مدلسازی طراحی شد
[ترجمه ترگمان]برنامه اصلی، برنامه سرویس وقفه و زیر روال با استفاده از روش های توسعه مدلسازی طراحی شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. An ( Emergency Service Program ) ESP service is available for rush orders.
[ترجمه گوگل]یک سرویس ESP (برنامه خدمات اضطراری) برای سفارشات عجله در دسترس است
[ترجمه ترگمان]یک سرویس (برنامه خدمات اضطراری)ESP برای سفارشات فوری در دسترس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The control program includes timing interrupt service program, external interrupt service program and main program.
[ترجمه گوگل]برنامه کنترل شامل برنامه سرویس وقفه زمانی، برنامه سرویس وقفه خارجی و برنامه اصلی است
[ترجمه ترگمان]برنامه کنترل شامل برنامه سرویس وقفه زمانی، برنامه سرویس وقفه خارجی و برنامه اصلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In the Business Service, ASP service program running in server access database by using ADO.
[ترجمه گوگل]در Business Service، برنامه سرویس ASP در پایگاه داده دسترسی به سرور با استفاده از ADO اجرا می شود
[ترجمه ترگمان]در سرویس کسب وکار، برنامه سرویس ASP با استفاده از ADO در پایگاه داده دسترسی سرور اجرا می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Ten percent was allocated to administrative costs, and the remaining 20 percent for human service programs.
[ترجمه گوگل]ده درصد به هزینه های اداری و 20 درصد باقی مانده به برنامه های خدمات انسانی اختصاص یافت
[ترجمه ترگمان]۱۰ درصد به هزینه های اداری اختصاص یافت و ۲۰ درصد باقیمانده برای برنامه های خدمات انسانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A full-time staff of 250 is supplemented by another 100 or so from various social service programs, like General Assistance.
[ترجمه گوگل]یک پرسنل تمام وقت 250 نفری با 100 یا بیشتر از برنامه های خدمات اجتماعی مختلف، مانند کمک عمومی، تکمیل می شود
[ترجمه ترگمان]یک کارمند تمام وقت ۲۵۰ نفر با ۱۰۰ نفر دیگر از برنامه های مختلف خدمات اجتماعی مانند کمک های عمومی تکمیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Middleware is a kind of absolute system software or service program. Distributed application software shares the resources among different technology with the help of this kind of software.
[ترجمه گوگل]Middleware نوعی نرم افزار یا برنامه خدماتی سیستم مطلق است نرم افزارهای کاربردی توزیع شده با کمک این نوع نرم افزارها، منابع را بین فناوری های مختلف به اشتراک می گذارند
[ترجمه ترگمان]میان افزار نوعی نرم افزار یا برنامه سرویس کامل است نرم افزارهای کاربردی توزیع شده، منابع را در بین تکنولوژی های مختلف با کمک این نوع نرم افزار به اشتراک می گذارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Otherwise, some suggestions from pre - service teachers will improve this service program.
[ترجمه گوگل]در غیر این صورت، برخی از پیشنهادات معلمان پیش از خدمت باعث بهبود این برنامه خدماتی خواهد شد
[ترجمه ترگمان]در غیر این صورت، برخی پیشنهادها از سوی معلمان پیش از خدمت این برنامه خدمات را بهبود خواهند داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The software in this system includes a monitor program, a LCD display program, an interrupt service program, a computing program and so on.
[ترجمه گوگل]نرم افزار موجود در این سیستم شامل یک برنامه مانیتور، یک برنامه نمایشگر LCD، یک برنامه سرویس وقفه، یک برنامه محاسباتی و غیره می باشد
[ترجمه ترگمان]نرم افزار در این سیستم شامل یک برنامه نظارت، برنامه نمایش LCD، برنامه سرویس وقفه، برنامه محاسبه و غیره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I'm going to teach English to some immigrants in the university's community service program.
[ترجمه گوگل]من قصد دارم در برنامه خدمات اجتماعی دانشگاه به تعدادی از مهاجران انگلیسی تدریس کنم
[ترجمه ترگمان]من می خواهم انگلیسی را به برخی مهاجران در برنامه خدمات اجتماعی دانشگاه آموزش دهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Then, the whole systematic architecture, some hardwares and firmware program were detailed, finally, the main program and interrupt service program were provided.
[ترجمه گوگل]سپس کل معماری سیستماتیک، برخی سخت افزارها و برنامه فریمور به تفصیل بیان شد، در نهایت برنامه اصلی و برنامه سرویس وقفه ارائه شد
[ترجمه ترگمان]سپس، کل معماری نظام مند، برخی برنامه های hardwares و سفت افزار، در نهایت برنامه اصلی و برنامه وقفه برنامه ارایه شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] برنامه خدماتی

پیشنهاد کاربران

بپرس